محل تبلیغات شما

شهیدان نیاسر و دفاع مقدس



سُرور اعظم‌ باکوچی ملقب به سپیده کاشانی، فرزند حسین، در مردادماه‌ سال‌ 1315 شمسی‌ در كاشان‌ به‌ دنیا آمد . و در یازده‌ سالگی‌ اولین‌ شعر خود را سرود. سپیدة‌ كاشانی‌ از سال‌ 1347 همكاری‌ خود را با مطبوعات‌ كشور آغاز كرد. پس‌ از آن‌، بیشتر مجله‌هایی‌ كه‌ صفحات‌ ادبی‌ پرباری‌ داشتند، اشعار او را به‌ چاپ‌ رساندند.

در روزهای‌ پرشور انقلاب‌ اسلامی‌، از شعرهای‌ او برای‌ ساختن‌ سرودهای‌ انقلابی‌استفاده‌ شده‌ بود:

به‌ خون‌ گر كشی‌ خاك‌ من‌، دشمن‌ من‌

بجوشد گل‌ اندر گل‌ از گلشن‌ من‌

تنم‌ گر بسوزی‌، به‌ تیرم‌ بدوزی

جدا سازی‌ ای‌ خصم‌، سر از تن‌ من‌

كجا می‌توانی‌، ز قلبم‌ ربایی‌

تو عشق‌ میان‌ من‌ و میهن‌ من‌

مسلمانم‌ و آرمانم‌ شهادت

تجلّیِ هستی‌ست‌، جان‌ كندن‌ من‌

مپندار این‌ شعله‌ افسرده‌ گردد

كه‌ بعد از من‌ افروزد از مدفن‌ من‌

نه‌ تسلیم‌ و سازش‌، نه‌ تكریم‌ و خواهش

بتازد به‌ نیرنگ‌ تو، توسن‌ من‌

كنون‌ رود خلق‌ است‌ دریای‌ جوشان‌

همه‌ خوشة‌ خشم‌ شد خرمن‌ من‌

من‌ آزاده‌ از خاك‌ آزادگانم‌

گل‌ صبر می‌پرورد دامن‌ من‌

جز از جام‌ توحید هرگز ننوشم‌

زنی‌ گر به‌ تیغ‌ ستم‌ گردن‌ من‌

بلند اخترم‌، رهبرم‌، از در آمد

بهار است‌ و هنگام‌ گل‌ چیدن‌ من

سپیدة‌ كاشانی‌، در همان‌ روزها و زمانی‌ كه‌ هجوم‌ دشمن‌ به‌ خاك‌ وطن‌ و آغاز جنگ‌ تحمیلی‌ نزدیك‌ بود، در گفتگویی‌ كه‌ با مجله‌ سروش‌» انجام‌ داد، گفت‌: امروز موقع‌ آن‌ رسیده‌ كه‌ دیگر شعر را به‌عنوان‌ یك‌ سلاح‌ تیز و برّنده‌ جدی‌ بگیریم. شعر امروز ما می‌تواند با مروری‌ در آیات‌ قرآن‌، انقلابی‌ به‌ وجود آوَرَد، و از این‌ دریای‌ یگانه‌، گوهرها برگیرد.»

هنوز كمتر كسی‌ آغاز جنگ‌ را باور داشت. هیاهوی‌ بی امان زندگی‌، هر صدای‌ دوری‌ را خاموش‌ می‌كرد. اما، در آن‌ گفتگو، سخن‌ از ارزشهای‌ والایی‌ به‌ میان‌ آمده‌ بود كه‌ هر خواننده‌ای‌ را به‌ اندیشیدن‌ وامی‌داشت‌: سوده، شاعرة‌ عرب‌، كه‌ شیفتة‌ عدالت‌ حضرت‌ علی‌ علیه‌السلام‌ بود، در بسیاری‌ از جنگها در ركاب‌ مولای‌ خود حركت‌ می‌كرد و با اشعار حماسی‌اش‌، سربازان‌ اسلام‌ را تشویق‌ می‌كرد. پروین‌اعتصامی‌، در نجابت‌ و حیا و در بلندی‌ اندیشه‌ و شیوایی‌ سخن‌، كم‌نظیر بود.»

او بارها به‌ همراه‌ پسرش‌ در جبهه‌های‌ جنگ‌ حضور یافت‌ و از نزدیك‌، مقاومت‌ و ایثار رزمندگان‌ دلیر و باایمان‌ اسلام‌ را دید. گاه‌ تا هفته‌ها در آنجا ماند و برگ‌ برگ‌ دفتر عاشقی‌ را كه‌ آنها ورق‌ می‌زدند، دید و دریافت. شجاعت‌ و بی‌باكیش‌ گاه‌ آنچنان‌ بود كه‌ فرزند جوانش‌ را به‌ غبطه‌ وامی‌داشت.

شعله‌های‌ آتش‌ جنگ‌ فرو نمی‌نشست. لشكر خصم‌، دریایی‌ بی‌پایان‌ بود و سراسر، موجهای‌ سهمگین‌ و ویرانگر. در دفاع‌ از وطن‌، نوجوانان‌ و جوانان‌، در كنار كهنسالان‌ و پیران‌ سپیدمو، تنها را چون‌ ساحلی‌ صبور سپر كرده‌ بودند. هر سو هنگامة‌ نبرد بود و لجة‌ خونهای‌ پاك. آنها سرودی‌ جاویدان‌ را سر داده‌ بودند كه‌ خاموشی‌ نداشت.

مادر و فرزند، از خرمشهر، هویزه‌ و پادگان‌ حمید دیدار كردند. سپس‌ به‌ سوی‌ سنگرهای‌ كوت‌ شیخ‌» راه‌ پیمودند، تا به‌ شهر سوسنگرد و بستان‌، كه‌ آماج‌ گلوله‌های‌ دشمن‌ شده‌ بود، قدم‌ بگذارند.

سپیدة‌ كاشانی‌، در روزهایی‌ از سال‌ 1367 و در گرمای‌ ماه‌ دوم‌ تابستان‌ همان‌ سال‌، با دیدار نوجوانانی‌ كه‌ از نبردی‌ پیروزمندانه‌ بازمی‌گشتند و در آستانة‌ پایان‌ دشمن‌، سرود سپاه‌ محمد(ص‌)» رابه‌ آنها هدیه‌ كرد:

برادر شكفته‌ گل‌ آشنایی

فرو ریخت‌ دیوارهای‌ جدایی‌

به‌ یاران‌ اسلام‌ بادا مبارك

طلوع‌ دگر بارِ این‌ روشنایی‌

قیامی‌ است‌ قائم‌ به‌ آیات‌ قرآن‌

عبادی‌ است‌ مُلْهِمْ ز عشق‌ خدایی‌

به‌ میدان‌ درآییم‌ بازو به‌ بازو

بتازیم‌ تا فجرِ صبحِ رهایی‌

سپاه‌ محمد(ص‌) می‌آید، سپاه‌ محمد(ص‌) می‌آید .

سپیده كاشانی در مورد شعر دفاع مقدس این گونه می گوید:

شكوهمندترین درای عشق و شهادت و پایداری برای استقرار عدل و مساوات در جهان در شعر ایندوره به صدا درآمد، درایی كه حرمت خون بی گناهان را پاس داشت، درایی كه طنینش عظمت عدالت و باور مساوات و برابری را در جای جای سرزمین های سوخته و رنج دیده اسلامی و غیراسلامی فریادگر بود، درایی كه در سپیده ترنم آزادی، قیام منظومه عشق بود، قیام شقایقهای عاشق بود، بالندگی شجره طیبه معرفت، عقیده، پایداری بود كه در خون بهترین گل های این سرزمین ریشه بست.»

او، بی‌دریغ‌ از بزرگان‌ دین‌ و علم‌ و ادب‌ یاد می‌كرد و شعرهایی‌ تازه‌ در تجلیل‌ از آنها می‌سرود.

در هنگام‌ بازگشت‌ رهبر و بنیانگذار انقلاب‌ اسلامی‌ ایران‌، لبهایش‌ این‌ شعر را زمزمه‌ كردند:

چارده‌ قرن‌ بسی‌ گُل‌ وا شد

از یكی‌ روحِ خدا پیدا شد

گلی‌ آزاده‌ ز صحرای‌ خمین

خونش‌ آمیخته‌ با خون‌ حسین‌»(ع‌)

گل‌ صد برگِ خِرد، پَرافشان‌

آمد و آمد و آمد چون‌ جان

آمد و داروی‌ بیماران‌ شد

چلچراغ‌ ره‌ بیداران‌ شد

شد ز آزادگی‌اش‌ سرو خجل

چون‌ به‌ پا خاست‌، نگون‌ شد باطل

چه‌ تلخ‌ و ناگوار بود آن‌ شبی كه‌ زمان فراغ امام‌ آمده‌ بود:

وامصیبت‌، وامصیبت‌، وایِ ما

ناله‌ می‌ریزد كنون‌ از نای‌ ما!

وا اماما، شعله‌ در خرمن‌ زدی‌

آتشی‌ سوزنده‌ در دامن‌ زدی‌

مهربانِ ما، شدی‌ نامهربان

ای‌ امام‌ عاشقان‌ و عارفان‌!

گفته‌ بودی‌ یارِ مایی‌ ای‌ امام‌

خود نكردی‌ رسمِ یاری‌ را تمام‌

دیدمت‌ آن‌ سوی‌ مه‌ پنهان‌ شدی

در حریم‌ كبریا مهمان‌ شدی‌

آخِرْ ای‌ جان‌، داغ‌ ما را مرهمی‌

كس‌ نبیند این‌چنین‌ سنگین‌ غمی‌

ماه‌ ما، افتاده‌ای‌ اندر محاق‌

بعد از این‌، ما و غم‌ و ذكر فِراق‌

در سال‌ 1370 و زمانی‌ كه‌ تصمیم‌ گرفته‌ بود پس‌ از هیجده‌ سال‌ كه‌ از چاپ‌ اولین‌ كتابش‌ می‌گذشت‌، دومین‌ مجموعه‌ اشعار خود را جمع‌آوری‌ و منتشر كند، احساس‌ بیماری‌ و ناتوانی‌ به‌ سراغش‌ آمد. پس‌ از مدتی‌ كوتاه‌، از بیماری‌ خود، كه‌ سرطان‌ بود، اطلاع‌ یافت.

مادر، شانه‌ به‌ شانه‌اش‌ می‌آمد. همان‌ چادر مشكی‌ را به‌ سر داشت‌ كه‌ پدر در آخرین‌ سفر برایش‌ آورده‌ بود. همان‌ چادر مشكی‌ تمیز و معطری‌ كه‌ در شمیم‌ خوشِ گل‌ سرخ‌ پیچیده‌ شده‌ بود و از سالها پیش‌، سپیده‌ آن‌ را به‌ یادگار داشت.

هنگامی‌ كه‌ از علاج‌ناپذیری‌ بیماری‌اش‌ مطمئن‌ شد، مرگ‌ زیبا و همراه‌ با سربلندی‌ را برگزید. در همان‌ روزها، به‌ همراه‌ اعضای‌ شورای‌ شعر، به‌ كشور تاجیكستان‌ سفر كرد. پس‌ از بازگشت‌، به‌ درخواست‌ پزشك‌ معالج‌ خود، در بیمارستان‌ بستری‌ گردید.

در سال‌ 1371 و در پاییزی‌ غم‌انگیز، برای‌ تكمیل‌ معالجه‌، به‌ كشور انگلستان‌ اعزام‌ شد. در آن‌ دیار، غمِ دوری‌ از دختر بزرگ‌ و مهربانش‌، سودابه‌، را نداشت. در بیمارستان‌ بزرگی‌ بستری‌ شده‌ بود تا در نوبت‌ تعیین‌شده‌ و پس‌ از تهیه‌ كلیه‌، عمل‌ جراحی‌ لازم‌ انجام‌ گیرد. اما پیش‌ از مهلت‌ تعیین‌شده‌ و پس‌ از چند ماه‌ انتظار، دفتر زندگی‌اش‌ برهم‌ آمد!

در مجلسی‌ كه‌ ترتیب‌ خواهید داد از تمام‌ دوستان‌ و آشنایان‌ بخواهید كه‌ مرا ببخشند و حلال‌ كنند. اگر در مدت‌ زندگی‌ جسارت‌ كرده‌ام‌، از آنها صمیمانه‌ امید بخشش‌ دارم. دعا كنید من‌ با اجر شهادت‌ از دنیا رفته‌ باشم‌!

معبود تویی‌، از تو امان‌ می‌خواهم‌

زان‌ چشمة‌ سرمدی‌، نشان‌ می‌خواهم

گفتی‌ كه‌ شهید، زندة‌ جاوید است

یارب‌، ز تو عمرِ جاودان‌ می‌خواهم‌»

دیگر گلدان‌ شمعدانی‌ كه‌ سپیدة‌ كاشانی‌ آن‌ را با خود از زادگاهش‌ به‌ تهران‌ آورده‌ بود، عطرافشانی‌ نمی‌كرد. زمستان‌ بود. در سكوت‌ شب‌، دست‌ باد، گلدان‌ شمعدانی‌ عطری‌ را بر زمین‌ انداخته‌ و شكسته‌ بود.

محل‌ خاكسپاری‌ این‌ شاعره پارسا، مقبرة‌ 953، جنب‌ قطعه‌ 26 بهشت‌ زهرا(س‌) ست.

جز كتاب‌ پروانه‌های‌ شب‌»، كه‌ در سال‌ 1352 به‌ چاپ‌ رسید، و اضافه‌ بر چهل‌ سرود ماندگار، كتابهای‌ دیگری‌ از او منتشر شده‌ است‌، كه‌ به‌ قرار ذیل‌ است‌:

هزار دامن‌ گل‌ سرخ‌؛ حوزة‌ هنری‌ سازمان‌ تبلیغات‌ اسلامی‌؛ 1373

سخن‌ آشنا؛ وزارت‌ فرهنگ‌ و ارشاد اسلامی‌؛ 1373

آنان‌ كه‌ بقا را در بلا دیدند؛ حوزة‌ هنری‌ سازمان‌ تبلیغات‌ اسلامی‌؛ 1375

گزیدة‌ آثار؛ انتشارات‌ نیستان‌؛ 1380

روحش‌ شاد، و قرین‌ رحمت‌ الهی‌ باد!



سالهاست از آن دوران جنگ می گذرد و هر روز از شهدا دورتر و دورتر  می شویم .

 البته گه گاهی چنین یادی  می شود و  احتمالا قطره ای هم اشك ریخته می شود ،

 اما در واقع هنوز خیلی ها نمی خواهند بفهمند آنها امید به چه كسانی داشتند و بخاطر كدام اندیشه و هدف رفتند .

**************************** 

آیا به همین زودی باید پلاكهای غبار گرفته ، مفقودالجسدهایمان از گردن غیرت فرو افتد ؟؟؟

 

وامــــــــــــا خطـــــاب بـــــــــه شمــــــــــا

راه باز است ، معبر ها همه پاك شده اند ،لابلای سیم خاردارها ، پلاك ها چشمك می زنند و شهدا هنوز ایستاده اند

 و با سر انگشت وفا ، نقطه رهایی را نشان می دهند . خط هنوز شكسته نشده است ، كوله پشتی بسیجی ها لب خاكریز نشسته است . فرمانده فریاد می زند :

 سنگر بکن ای برادر امروز هم روز جنگ است

 امروز اما قلم ها، سرنیزه های تفنگ است

 امروز میدان معنا،خود عرصه کارزار  است

 هر واژه ای یک گلوله، هر جمله ای یک تفنگ است

 

 قلم هایی به عدد اراده ها باید دست به كار شد . اینجا مجنون است ، جزیره عاشقان .  صدای فرمانده از لابه لای نیزارها تا اعماق تاریخ می رسد :

اگر ماندید ، بنویسید ، حقانیت و مظلومیت این بچه ها را »


آذر یادآور روزی است كه سازمان ملل متحد ماهیت رژیمعراق به ایران را در 31شهریور 1359 پذیرفت.این پیروزی شیرین پس از سال ها تلاشبرای اثبات مظلومیت ملت ایران در برابر ی آشكار بود كه سال ها دنیا در برابرآن سكوت اختیار كرده بود ولی این سكوت حنجره آنان را به قدری فشرد كه زبان لال ازحقیقت گویی عده ای را باز كرد

 نوید شاهد به نقل از پایگاه اطلاعرسانی قربانیان سلاح های شیمیایی، این اعلام عمومی ثمرات بالقوه فراوانی برای مامی توانست داشته باشد كه به نظر می رسد دستگاه دیپلماسی ما به حداقلی از آن كفایتكرد؛ در گردآوری و تنظیم این مطلب از مجموعه مقالات مركز مطالعات و تحقیقات جنگبهره برده ایم.


با عراق به ایران و اشغال مناطق مرزی ایران از سوینیروهای رژیم بعث، حقوق بشردوستانه بین المللی به شدیدترین وجه ممكن نقض گردیدزیرا نیروهای عراقی از ارتكاب هیچ جنایت جنگی فروگذار نكردند.

همان گونه كه همگان اطلاع دارند، رژیم عراق در 31شهریورماه1359 (22سپتامبر 1980) با نقشه قبلی، جمهوری اسلامی ایران را مورد تعرض نظامی قرار دادو حاكمیت، استقلال و تمامیت ارضی ایران را نقض كرد. یكی از آثار و در حقیقت اهداف عراق، اشغال بخش وسیعی از سرزمین های ایران بود.

نیات شوم و مقاصد توسعه طلبانه رژیم بعث در بارزترین شكلخود در اشغال سرزمین های ایران و شیوه اقدام و عملكرد نیروهای نظامی آن دولت درمناطق اشغالی، هویدا گشت.

عراق در خود به ایران موضوع دفاع از خود را مطرح میكرد و مدعی بود كه ایران تلاش دارد تمامیت ارضی این كشور را زیر سؤال ببرد. حتیاگر استدلال عراق واقعیت داشت، این كشور می بایست به استناد قرارداد الجزایراختلافات خود را در طول سه ماه با یك كشور دوست در میان گذاشته تا نسبت به حل وفصل آن اقدام شود. اما عراق مشخصاً نشان می دهد كه این كشور از مفاد قراردادالجزایر تخطی كرده است.

صدام حسین در توجیه تصمیم خود به لغو یك جانبه قراردادالجزایر در 17سپتامبر سال 1980 خطاب به مجلس عراق گفت: چون رهبران ایران به طور عمدی بادخالت در امور داخلی عراق از قرارداد الجزایر تخطی كرده اند و با پس دادن اراضیعراق مخالفت ورزیده اند، من در اینجا اعلام می كنم كه قرارداد سال 1975 به طور یكجانبه لغو شده و شط العرب به حاكمیت عراق بازگردانده خواهد شد.

چراغ سبز شورای امنیت به عراق و سكوت 22ماهه شورا بعد ازقطعنامه 479، عراق را تشجیع كرد تا تمام اصول و قواعد بشردوستانه مجرا در سرزمینهای اشغالی را بی هیچ واهمه ای زیر پا گذارد.

به زعم عراق اگر شورای امنیت در مورد اصل اشغال سرزمین هایایران از سوی آن كشور، حتی از درخواست عقب نشینی به مرزهای شناخته شده بینالمللی(كمترین اقدام ممكن) استنكاف ورزیده است، طبعاً در مورد آثار و نتایج آن نیزدست به هیچ واكنشی نخواهد زد. با توجه به جو حاكم بر شورای امنیت و چهره صلحطلبانه عراق در پذیرش قطعنامه 479 این انتظار عراق چندان نیز دور از واقعیت نبود.به دنبال این امر، در بسیاری از موارد رسماً به سربازان عراقی دستور داده شد كه درقتل عام مردم غیرنظامی سرزمین های اشغالی ایران تردید و واهمه ای به خود راه ندهند.

بنابراین، یكی از مبانی رفتاری ایران در طول جنگ به ماهیتعملكرد عراق و بی اعتمادی ناشی از آن معطوف بود؛ یعنی بر اساس این كه:


1 -
عراق طبق اصول و قوانین بین المللی و حقوقی م است.
2 -
این كشور برای تأمین خواسته های خود تمام قوانین حقوقی رازیر پا می گذارد.
3 -
تنها با قدرت می توان با قدرت عراق مقابله كرد و از تبعاتمنفی فزون تر آن در امان بود.

از این رو، مقابله نظامی، مناسب ترین راه برای حل معضل ومشكل صدام و حفظ تمامیت ارضی و استقلال كشور بود؛ بنابراین حداكثر توان و امكاناتدر این راستا سازماندهی شد.

كدام حقوق بشر؟

مصون و دورنگاه داشتن اماكن و افراد غیرنظامی از آسیب ها و تبعاتجنگ و منازعات مسلحانه از جمله دغدغه های حقوق مخاصمات مسلحانه و بشر دوستانه ازبدو پیدایش آن بوده است.

این حقوق با وضع مقررات و قواعد لازم سعی كرده است كه جنگرا به جبهه های جنگ و نظامیان محدود كند و از توسعه آن به اماكن غیرنظامی و افرادیكه هیچ مشاركتی در جنگ ندارند پیشگیری نماید. اسناد و مقرراتی كه در این زمینهتدوین و منعقد شده است سلسله تعهداتی را برای دولت های درگیر در مخاصمات مسلحانهمقرر كرده كه مم به رعایت آن هستند.

به طور كلی، در جریان مخاصمات مسلحانه، دو طرف درگیر دو نوعتعهد اساسی را در قبال غیرنظامیان و اماكن غیرنظامی برعهده گرفته اند كه عبارت انداز: تعهدات ایجابی و سلبی.
منظور از تعهدات ایجابی این است كه دولت های درگیر درمنازعات مسلحانه مم هستند با اتخاذ یك سلسله تدابیر و اقدامات از توسعه جنگ بهغیر نظامیان و اماكن غیرنظامی جلوگیری كنند.

تعهد دیگردو طرف مخاصمه در قبال غیرنظامیان و اماكنغیرنظامی تعهد از نوع سلبی است، یعنی دو طرف مخاصمه نمی توانند علیه غیرنظامیان واماكن غیرنظامی به اقداماتی متوسل شوند كه حقوق مخاصمات مسلحانه و بشر دوستانهآنها را نهی و منع كرده است.

حقوق مخاصمات مسلحانه یا حقوق بشر دوستانه بین المللی حاصلسازشی است كه باید به طور دایمی بین اامات نظامیگری و اقتضائات بشری و عواطفانسانی وجود داشته باشد. براساس این قواعد و مقررات اعتبار اعمال ارتكابی درمخاصمات مورد قضاوت قرار می گیرد. باید خاطر نشان ساخت كه امروزه، تقریبا تمامیمقررات راجع به حمایت از غیرنظامیان در مخاصمات مسلحانه جنبه عرفی دارد؛ بنابراین،برای دولت هایی كه اسناد مربوط به آن مقررات را تصویب نكرده اند نیز اام آور است.

از زمان امضای اعلامیه پاریس راجع به جنگ دریایی در 16آوریل56 تاكنون اسناد و معاهدات زیادی در این زمینه به امضا رسیده است كه برخی ازآنها مقبولیت جهانی یافته و از جمله كنوانسیون های چهارگانه ژنو به تقریب، ركوردالحاق به كنوانسیون های بین المللی را شكسته اند.

حقوق بشر دوستانه بین المللی حاكم بر اشغال نظامی از جملهمبتنی بر مقررات عهدنامه چهارم لاهه مورخ اكتبر 19070(بخش سوم، مواد 42تا56)،عهدنامه چهارم ژنو(مورخ12اوت 1949 در زمینه حمایت از افراد غیرنظامی)كنوانسیون1954 لاهه(14می) در مورد حمایت از اموال فرهنگی در هنگام منازعات مسلحانهو پروتكل شماره یك الحاقی 1977 است. (آنچه از مقررات لاهه مورد توجه ماست، قواعدحاكم بر اشغال نظامی است كه معاهدات جدید بدانها نپرداخته اند.)

دولت عراق در تاریخ 14 فوریه 1956 و دولت ایران در 20فوریه1957 به عضویت كنوانسیون چهارم 1949 ژنو درآمده اند كه مجموعه مبسوطی از قواعدحاكم بر اشغال را به دست می دهد. همچنین ایران در تاریخ 22ژوئن1959 و عراق درتاریخ 21دسامبر 1967، كنوانسیون 1954 لاهه راجع به حمایت از اموال فرهنگی به هنگاممنازعات مسلحانه، را تصویب كرده اند.

پرداخت غرامت
مشابه تعرضاتی كه دولت عراق در طول هشت سال جنگ تحمیلی بهمقررات حقوق مخاصمات مسلحانه و بشر دوستانه نمود، چند سال بعد، در نقاط دیگری ازجهان نیز اتفاق افتاد، اما این بار، شورای امنیت ت سكوت و بی تفاوتی را كنارگذاشت و سریعاً دست به كار شد و محاكم خاصی (نظیر یوگسلاوی و رواندا) را ایجاد كردو متعرضان به مقررات آن حقوق را به پای میز محاكمه كشاند.


شدت جنایت هایی كه دولت عراق در طول هشت سال جنگ تحمیلیمرتكب شد، به هیچ وجه از جنایت هایی كه چند سال بعد در یوگسلاوی و رواندا اتفاقافتاد، كم تر نبود، اما همان طور كه گفته شد شورای امنیت هیچ گاه در صدد برنیامدكه به طور جدی، اقدام مؤثری برای پیشگیری از تكرار جنایت های عراق و محاكمه ومجازات عاملان آنها به عمل آورد.

هر چند ممكن است كه سكوت شورا در قبال حمله مسلحانه عراق بهایران و نقض پی درپی اصول و مقررات جنگ از سوی این دولت، در چارچوب معادلات یآن دوره اعضای شورا توجیه پذیر باشد، اما از دیدگاه مقررات حقوقی، اخلاقی و وجدانسالم بشریت، این اقدامات به هیچ وجه توجیه پذیر نیست و حافظه بشریت همچنان جنایتهای عراق و سكوت های عامدانه شورای امنیت را به منزله بخشی از عملكرد تاریك آنسازمان در زمینه حفظ صلح و امنیت بین المللی، در خاطر خود حفظ خواهد كرد.

اما این كه ادعای ایران در دریافت غرامت از عراق تا چهاندازه مشروعیت دارد؟ باید گفت كه رژیم عراق با به خاك ایران، منشورسازمانملل و قرارداد سال 1975 را نقض كرد و به استناد قوانین بین المللی این رژیممسئولیت پرداخت غرامت جنگی را به عهده دارد.



سالروز شهادت سردار احمد کاظمی و همرزمانش

 (شهدای عرفه)را گرامی می داریم 

سردار سرلشکر پاسدار شهید احمد کاظمی‌در سال ۱۳۳۷ در نجف آباد اصفهان دیده به جهان گشود.

وی همچون سایر جوانان، سرگرم تحصیل شد. با پیدایش جرقه‌های انقلاب اسلامی‌دوشادوش ملت به مبارزه علیه رژیم ستم شاهی پرداخت و در بیست و سومین بهار زندگی خود، در اوایل سال ۵۹ به کردستان رفت تا با رزمی‌بی امان، دشمنان داخلی انقلاب را منکوب نماید.

او دوران جوانی خود را با لذت حضور در جبهه‌های نبرد از کردستان گرفته تا جای جای جبهه‌های جنوب در صف مقدم مبارزه با مان بعثی در سِـمت‌هایی چون: دو سال فرماندهی جبهه فیاضیه آبادان، شش سال فرماندهی لشکر ۸ نجف، یکسال فرماندهی لشکر ۱۴ امام حسین(ع)، هفت سال فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) و قرارگاه رمضان و پنج سال فرماندهی نیروی هوایی سپاه را به عهده داشت.

رزمندگان و ایثارگران بسیاری، خاطراتی شیرین و به یادماندنی از رشادت‌ها و شجاعت‌های این دلاور زمان بیاد دارند. حضور مستقیم در خط مقدم جبهه و ارتباط صمیمانه با پاسداران و رزمندگان بسیجی تا بدانجا بود که از ناحیه پا، دست، و کمر بارها مجروح گردید و یک بار نیز انگشتش قطع شد.

در طی سالها با استفاده از مجال‌هایی از عشق به تحصیل بهره جست و کارشناسی خود را در رشته جغرافیا و کارشناسی ارشد را در رشته مدیریت دفاعی گذراند و موفق شد دانشجوی دکتری در رشته دفاع ملی گردد.

کفایت و شجاعت آن بزرگوار تا بدانجا بود که مقام معظم رهبری ۳ مدال فتح بر سینه پر عطش شهادت ایشان نصب نمودند.

وی در اواسط سال ۸۴ از سوی فرمانده کل سپاه، به فرماندهی نیروی زمینی منصوب شد و توفیق خدمت را در سنگر دیگری یافت.

این فرمانده قهرمان در آخرین دیدار خود با محبوب خویش فرمانده معظم کل قوا، تقاضای دعا برای شهادت خویش را نمود، زیرا مرغ جانش بیش از این تحمل ماندن بر این کره خاکی را نداشت و سرانجام در پروازی دنیوی به پرواز اخروی شتافت. اوج گرفت و به ملکوت اعلی پیوست.

سردار شهید سرلشکر پاسدار احمد کاظمی در سن ‪ ۱۸‬سالگی ، پس از تحصیلات دوره دبیرستان در صف مبارزین و جبهه‌های جنوب لبنان حضور پیدا کرد و مبارزه با استکبار و اشغالگران را آغاز نمود.

وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی‌جزو اولین کسانی بود که به سپاه پاسداران پیوسته و از فرماندهان شجاع، پر انرژی، مدیر و خلاق بود و به همین دلیل حکم مسوولیت‌های زیادی را از دست مبارک مقام معظم رهبری دریافت کرد.

شهید کاظمی‌، با شروع جنگ تحمیلی، با یک گروه‪ ۵۰‬ نفره در جبهه‌های آبادان حضور یافت و مبارزه را با دشمن م آغاز کرد.

وی، از همان اول فرماندهی یکی از جبهه‌های آبادان را برعهده گرفت و در عملیات حصر آبادان و در یکی از محورهای عملیات مسوولیت مهمی‌برعهده داشت.

وی در پایان جنگ تحمیلی همان گروه‪ ۵۰‬ نفره روز اول جنگ را تبدیل به یکی از لشکرهای قوی و مهم سپاه کرد و لشکر را با سلاح‌های به غنیمت گرفته شده از عراقی‌ها به یک لشکر زرهی با صدها تانک و نفربر و توپخانه و ماشین آلات، تحویل نظام داد.

وی در راه‌اندازی و شکل‌گیری نیروی زمینی سپاه به عنوان معاون عملیاتی نیروی زمینی سپاه خدمات شایانی داشت.

سردار کاظمی‌همچنین در سال ۱۳۷۲‬ با حضور در منطقه شمال غرب کشور به عنوان فرمانده منطقه شمال غرب حکم فرماندهی را از دست مقام معظم رهبری دریافت کرد.

مقام معظم رهبری در همان دوران مسوولیت سردار کاظمی‌ در استان آذربایجان غربی و کردستان حضور پیدا کردند و از برقراری امنیت منطقه توسط سردار کاظمی‌تقدیر به عمل آوردند.

در سال ‪ ۱۳۷۹‬حکم فرماندهی نیروی هوایی سپاه را از رهبر معظم انقلاب دریافت کرد و نیروی هوایی را از نظر سازمان، ساختار و سازماندهی و سازمان موشکی ارتقا داده تا جایی که دشمنان جمهوری اسلامی‌ایران از توانمندی موشکی کشور حیرت زده بودند.

وی پس از‪ ۵‬ سال خدمت ارزنده در نیروی هوایی سپاه، در سال۱۳۸۴‬ حکم فرماندهی نیروی زمینی سپاه را از مقام معظم کل قوا دریافت کرد و طی سه ماه فعالیت شبانه‌روزی، بیش از‪ ۱۰۰‬ سفر به تمامی‌یگان‌های نیروی زمینی داشت و وضعیت یگان‌های نیروی زمینی را از نزدیک بررسی می‌کرد.

سردار شهید کاظمی‌محور عمده فعالیت‌های نیروی زمینی را تقویت و ارتقای یگان‌های صفی نیروی زمینی سپاه اعلام کرد و در این زمینه، خدمات ارزنده‌ای را ارایه داد.

وی، شب شهادت در جلسه‌ای، ضمن آنکه که حسرت می‌خورد که چرا شهید نشده و یاران او رفته‌اند، سفارش کرد، " شهدا خیلی به گردن ما حق دارند، باید تلاش زیادی کنیم" باید در اردوهای راهیان نور از همه شهدا (ارتش، سپاه، بسیج) بگویید، از خودتان نگویید از دیگران بگویید.

از نیروی هوایی ارتش، از هوانیروز ارتش، از شهدای ارتش و جهاد بگویید. وی صبح روز شهادت عازم منطقه شمال غرب شد. حضرت آیت الله ‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی‌در پیامی‌شهادت سردار رشید اسلام، سرلشگر احمد کاظمی‌و تعدادی از سرداران و افسران سپاه را در حادثه سقوط هواپیما تسلیت گفتند.



 

نامحسن         نام خانوادگیطالاری نیاسر        نام پدررحمت الله       تاریخ تولد1342/10/12

تاریخ شهادت1365/10/22           کد شناسایی1481440           شماره پرونده65/23279

زندگی نامه

طالاری نیاسر، حسن/ الف - ش : دوازدهم دی 1342، در شهرنیاسر کاشان چشم به جهان گشود. پدرش رحمت الله، کشاورز بود و مادرش پری نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. کشاورز بود. به عنوان جهادگر در جبهه حضور یافت. بیست و دوم دی 1365، بر اثر اصابت ترکش شهید شد. مزار او در گار شهدای طالار واقع است.

 


نامحسین       نام خانوادگیسلمانیان نیاسر      نام پدررضا      تاریخ تولد1335/02/01

تاریخ شهادت1359/10/20   کد شناسایی14096          شماره پرونده59/5720

زندگی نامه

سلمانیان نیاسر، حسین/ الف - ش : یكم اردیبهشت 1335، در شهر نیاسر از توابع شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش رضا، بیکار بود و مادرش باشی نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. جوشکار بود. سال1358 ازدواج کرد و صاحب یك پسر شد. از سوی ارتش در جبهه حضور یافت. بیستم دی 1359، در آبادان بر اثر اصابت ترکش خمپاره شهید شد. مزار او در گار شهدای زادگاهش واقع است.




زندگینامه شهید محمد مهدی لطفی نیاسر

شهید محمد مهدی لطفی نیاسر هشتم دی ۱۳۶۱ در خانواده‌ای درشهر مقدس قم به دنیا آمد.
پدرشآیت الله لطفی کاشانی از اساتید حوزه علمیه قم، و مادرش از سلاله سادات و خواهرشهید و دو جانباز است.
چهلمینروز تولد وی با شهادت دایی‌اش سیدحسین میرصیفی در عملیات والفجر مقدماتی مصادف شدهبود.

دوره تحصیلی

او از همان کودکیبا هوشی سرشار دوره‌های تحصیلی را طی کرد. دوره راهنمایی و دبیرستان را در مدارستیزهوشان قم گذراند و با توجه به علاقه سرشار به فضای ایمانی دانشگاه امامحسین(ع)، در رشته برق این دانشگاه پذیرفته شد.

شهید لطفی نیاسر از دوره جوانی به حضور در هیأت‌های مذهبی و پایگاه‌هایبسیج عشق می‌ورزید.
ویدلنوشته‌های متعددی را در وصف شهادت و فراق شهیدان نگاشت و با ورود به دانشگاه، باگروه‌های تفحص شهدای دفاع مقدس پیوند خورد و توانست با تلاش مضاعف دوشادوش دیگریاران خود به چشم انتظاری بسیاری از خانواده‌های شهدا پایان دهد.

شهید مهدی لطفیهمچنین دوره‌های مختلف روایتگری شهدا را با موفقیت گذراند و توانست با کسب درجهمربی‌گری روایتگری دوره‌های بسیاری را در مناطق جنگی برگزار کند.

ایشان همچنین درمقطع کارشناسی ارشد دانشگاه شرکت کرد و توانست دانش‌نامه خود را در این مقطعدریافت کند.

شهید لطفی همزمان با دوران تحصیل، ازدواج کرد و خطبه عقد ایشانتوسط مقام معظم رهبری حضرت آیت‌الله ‌ای خوانده شد.
ازاین شهید بزرگوار، سه فرزند به نام‌های فاطمه، زهرا و محمد به یادگار مانده است کهدر زمان شهادت، به ترتیب ۹ سال، ۵ سال و شش ماه داشته‌اند.

این شهید والامقام با توجه به قابلیت‌ها و توانایی‌های چشمگیر درزمان تحصیل مفتخر به عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و با پیوستن به نهادانقلابی نیروهای هوافضای سپاه، خدمات شایانی در زمینه‌های مختلف ارائه کرد.
همچنینبا توجه به برخورداری از مهارت‌‌های تیراندازی و کسب عناوین مختلف در مسابقاتنیروهای نظامی ایران، به عضویت تیم ایران درآمد و به مسابقات ارتش‌های جهان بهمیزبانی کشور هند اعزام گردید.

هدف مهم شهید لطفی

از آخرین انگیزه‌هایبسیار مهم زندگی این شهید بزرگوار، برنامه‌ریزی برای نابودی رژیم اشغالگرصهیونیستی بود که سرانجام جان پاک خویش را در همین راه فدا کرد و همراه با شش تناز همرزمانش در پایگاه هوایی تیفور سوریه با حمله مستقیم هواپیماهای رژیم جنایت‌کاراسرائیل در ۲۰ فروردین ۱۳۹۷ به شهادت رسید و شهید راه نابودی اسرائیل» نام گرفت.

از علاقه‌مندی‌هایشخصی این شهید می‌توان به مطالعه سرگذشت شهدا، شعر و کتاب‌های استراتژیک، تدریس دردانشگاه، شرکت در هیأت‌های مذهبی، خوش‌نویسی، معاشرت با خانواده و بازی بافرزندان، تیراندازی و آموختن زبان‌های مختلف مانند انگلیسی ، عبری و عربی در گویش‌هایمختلف عراقی و شامی و اشاره کرد.

مقام معظم رهبری پس از شهادت ایشان در دیدار خانواده شهید فرمودند:
اینجوان را من چندباری دیده بودم، جوانی پویا و سرزنده بودند و ارزش کار ایشان وشهدای مدافع حرم در این است که بر خلاف زمان جنگ تحمیلی که صداوسیما و همه جامعهدرباره جنگ صحبت می‌کردند، الان فضای جنگی در کشور حاکم نیست و صدای توپ‌ها شنیدهنمی‌شود ولی این شهید، خانواده و فرزندان کوچکش را رها کرد و جان خود را فدای هدفو دفاع از حرم کرد.


۱ بهمن زادروز فردوسی
  • ۹ بهمن شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها [ ٣ جمادی الثانیه ]
  • ۱۲ بهمن بازگشت امام خمینی (ره) به ایران
  • ۱۹ بهمن روز نیروی هوایی
  • ۲۲ بهمن پیروزی انقلاب اسلامی
  • ۲۲ بهمن حمله به سفارت روسیه و قتل گریبایدوف سفیر روسیه تزاری در ایران [ 11 February ]
  • ۲۶ بهمن ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و روز مادر [ ٢٠ جمادی الثانیه ]



ناممحمدحسین          نام خانوادگینجفی نیاسر        نام پدرعباس        تاریخ تولد1347/01/04

تاریخ شهادت1365/10/29         کد شناسایی1779086        شماره پرونده65/37793

زندگی نامه

نجفی نیاسر، محمدحسین/ الف - ش : چهارم فروردین 1347، در شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش عباس، فروشنده بود و مادرش باشی نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. نقاش اتومبیل بود. به عنوان جهادگر در جبهه حضور یافت. بیست و نهم دی 1365، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به پا و پهلوی راست و سینه شهید شد. مزار او در گار شهدای دارالسلام کاشان واقع است.

 




 شهید

حسین تخكش

 شهید

صفرعلی گندمكار

 شهید

علیرضامحلوجی

 شهید

حسین حسنیان

 شهید 

غلامرضاغفاریان

 شهید

 محسن شاپوری نژاد

 شهید

 سیدقوام سیدی

 شهید 

 سیدحسین میرصیفی

  شهید 

مسعودغلامی

 شهید

غلامرضا غلامی

 شهیدشهید سید حسن سیدی

سیدحسن سیدی

 شهید

احمدقاسمی 

 شهید 

محسن خراسانی

 شهید 

سیدرضا

 شهید 

سیدمحمدسیدی

 شهید 

حسن طالاری

 شهید

 اسماعیل حمیدی

 شهید 

سعدالله كرمانی

 شهید

مجیدحلوایی

 شهید 

محمدعلی رضایی

شهید

احمداصغرزاده

 شهید 

علی اكبرعرشی

 شهید 

علی تاجری

 شهید

 احسان تاجری

 شهید 

محمدحسین نجفی

 شهید 

حسین گندمكار

 شهید 

حسین سلمانیان

 شهید 

احسان محرابی

 شهید 

تقی یوسفی

 شهید 

حسین تقی پور

 شهید 

محمدرضا رحیمی

 شهید 

عباس سلمانیان

شهید  

حسین شریعتی

 شهید 

محمد دژاگاه

 شهید 

محمدعلی پاکزادنسب

 شهید 

احمد موته ای

 شهید 

مجیدمعصومی

 شهید 

مهدی معصومی

 شهید 

محسن عرب زاده

 شهید 

علی عبدالهی

 شهید 

 غلامرضا گلی

 شهید

 محمدرضا عصاریان

 شهید

 حسین مسگری

شهید

محمدرضا نخكوب 

 شهید

ماشالله اریانپور

 شهید

محمدحسین عبدالهی

 شهید

علی اكبرحلاجی

 شهید

مهدی نراقی

 شهید 

حسین تقی 

شهیدحسین فرجی

 شهید

محمدعرشی

 شهید

حمیدرضا عباسی

 شهید

حمیدرضاخبازی

 شهید

عباس عباسی مقدم

 شهید

مجیدحلاجی

 شهید

تقی روشنی

شهید

 ابراهیم آبایی

شهید

حسنعلی حسامی نیاسر

 شهید

سیدمصطفی واجدی

 شهید

عطارنیاسر

شهید

شهیدان

تقی زاده

 شهیدلطفی نیاسر

 شهیدلطفی نیاسر










با عرض پوزش از خانواده شهیدانی که زندگینامه آنها دردست نبود استدعا داریم عزیزانی که می توانند مارا در این مهم یاری و مختصر زندگی نامه شهید را برایمان به جی میل ذیل ارسال نمایند. براساس تاریخ شهادت عزیزان را در وبلاگ مشاهده نمایید.
ضمنا در قسمت نظرات منتظر همكاری واستفاده از نظرات شما هستیم.

 با تشكر از كاركنان  متدین شورای شهر وشهرداری نیاسركه در بزرگراه همیشه خلیج فارس عكس شهیدان را نصب نموده اند،امید است در كارهایتان عكس شهیدان عمل نكنید كه حفاظت از خون شهیدان كه اقتدار ملت بزرگ ایران است ،بزرگترین وظیفه ومهمتر از آن برشما تكلیف است.              یا علی مدد

آدرس های ما : 

كانون فرهنگی مسجد صادقیه نیاسر  www. Masjedsadeqieniasar.mihanblog.com 

هیئت حضرت ابوالفضل (ع)نیاسر www.naklebidcabhosinie.mihanblog.com 

دلسوختگان حضرت رقیه(س)نیاسرwww.salambarrogie.mihanblog.com

نیاسرامروز(نیاسران)www.niasareemroz.mihanblog.com/

sahedan94@gmail.com

دانلود    (جهت دانلود روی هر سرود كلیك كنید)


نگاهی به زندگی و مبارزات شهید سیدمجتبی نواب صفوی

شهید سیدمجتبی نواب صفوی در سال 1303ش در خانی‏آباد تهران به دنیا آمد و پس از اتمام دروس ابتدایی، به آبادان سفر کرد.سید مجتبی سپس برای ادامه تحصیل به نجف اشرف مهاجرت نمود و در آن‏جا از محضر مدرسین حوزه علمیه نجف اشرف بهره‏مند گردید. وی پس از چهار سال اقامت در نجف به دستور آیت‏اللَّه سیدابوالحسن اصفهانی جهت مبارزه با کجروی‏های کسروی به ایران آمد و با تشکیل "جمعیت فداییان اسلام" به مبارزه با بدخواهان و بداندیشان پرداخت. ترور وابستگان استعماری مانند احمد کسروی، عبدالحسین هژیر، علی رزم‏آرا و حسین علاء از جمله فعالیت‏های ی این جمعیت می‏باشد.

سرانجام نواب صفوی به همراه سه تن از همرزمانش به نام‏های خلیل طهماسبی، مظفر علی ذوالقدر و سیدمحمد واحدی در بیدادگاه رژیم پهلوی محکوم و در صبحگاه 27 دی 1334 شمسی تیرباران شد و به خیل شهدا پیوست.پیکر شهید نواب صفوی ابتدا در روستای مسگرآباد (واقع در شرق تهران) تدفین شد اما بعداً با اجازه مرحوم آیت‌الله‌ مرعشی نجفی و با اقامه مجدد نماز میت توسط این مرجع عالیقدر، به قم منتقل و در قبرستان وادی‌السلام این شهر خاکسپاری شد. 

شهید نواب صفوی همچنین با حکومت دکتر مصدق به خاطر عدم عمل به احکام اسلامی به مخالفت برخاست و به همین جهت در ایام نخست وزیری مصدّق، دستگیر و به زندان افتاد و تا سقوط حکومت مصدق در زندان بود. سرانجام این مجاهد خستگی‏ناپذیر به همراه سه تن از همرزمانش به نام‏های خلیل طهماسبی، مظفر علی ذوالقدر و سیدمحمد واحدی در بیدادگاه رژیم پهلوی محکوم و در صبحگاه 27 دی 1334 شمسی تیرباران شده و به خیل شهدا پیوستند. بدین ترتیب پرونده ده سال فعالیت ی و اجتماعی جمعیت فداییان اسلام بسته شد و جنایت دیگری در پرونده سیاه خاندان پهلوی ثبت گردید.

زندگی نامه

سید مجتبی تهرانی معروف به نواب صفوی، در سال 1303 شمسی در خانواده ای و اصیل در خانه محقری در خانی آباد تهران قدم به عرصه وجود گذاشت. وی با علاقه و عشقی وصف ناشدنی به ت و به قصد ادامه راه آبا و اجداد خود، در اواخر سال 1320، پس از طی تحصیلات ابتدایی و متوسطه، رهسپار حوزه علمیه نجف اشرف شد. شهید از طرف مادر به سادات دُرچه اصفهان منتسب و از طرف پدر میرلوحی است. شهید عنوان نواب صفوی را از خاندان مادر به ارث برده است.

پدر او مرحوم سید جواد میرلوحی، دانشمندی بود که در اثر فشار حکومت رضاخان مجبور به ترک لباس ت شد، اما از طریق تصدی وکالت دادگستری همچنان به داد مظلومان می رسید. مرحوم سید جواد در سال 1314 یا 15 در اثر مشاجره و درگیری لفظی با (داور) وزیر عدلیه ی رضاخان، غیرت علویش به جوش آمد و یک سیلی نثار وی کرد که در اثر آن سه سال به زندان افتاد. شهید پس از ورود به نجف اشرف، بدون کوچکترین درنگی به فراگیری مقدمات پرداخت و روابط تنگاتنگی با علمای دلسوز و بیدار و مبارز از جمله صاحب کتاب جهانی و کم نظیر الغدیر، آیت الله علامه امینی قدس سره برقرار کرد.

آیت الله ای رهبر معظم انقلاب درباره شهید می فرمایند: (2) باید گفت که اولین جرقه های انگیزش انقلابی اسلامی به وسیله ی نواب در من به وجود آمد و هیچ شکی ندارم که اولین آتش را در دل ما نواب روشن کرد. اعدام انقلابی کسروی و اعلام موجودیت فداییان اسلام بعد از شهریور 1320 و فراگیر شدن جنگ جهانی دوم، ایران نیز گرفتار شرایط دشواری شد، از یک طرف مورد متفقین قرار گرفت، و از طرف دیگر سود جویانی قلم به مزد و اجیر، از آزادی سوء استفاده می کردند و از طریق ترویج فرهنگ غربی به جان مسلمانان افتاده بودند و درصدد بودند تا آنچه رضاخان از طریق زور قلدری نتوانسته بود انجام دهد، از طریق قلم و نگارش با مخدوش نمودن تاریخ اسلام انجام دهند. احمد کسروی» از جمله افرادی بود که خط معارض و مهاجم علیه اسلام تشیع را دنبال می کرد. او نه تنها در کتاب شیعی گری» به ت، مقدسات اسلامی، پیشوایان مذهب تشیع و امامان بحق و معصوم علیهم السلام حمله می کرد، بلکه در کتاب های صوفی گری، بهاییگری، مادی گری و حتی تاریخ مشروطیت، مقدسات دینی و ت را مورد حمله قرار داد.

نواب با کتاب های کسروی در نجف آشنا شد و موجی از احساسات مذهبی و دینی وجودش را فرا گرفت. کتاب ها را نزد علما برد و از آن ها نظر خواست. همه حکم به مهدور الدم بودن نویسنده کتاب ها دادند. سید در اواخر 1323، وارد تهران شد و بدون درنگ به خانه ی کسروی رفت و او را از گفتن و نوشتن سخنان توهین آمیز به اسلام و ائمه ی شیعه علیهم السلام و ت برحذر داشت و وقتی مطمئن گردید که وی اصلاح پذیر نیست، آماده اجرای حکم الهی شد. شهید نواب در هشتم اردیبهشت 1324، در سر چهارراه حشمت الدوله به کسروی حمله کرد ولی توسط پلیس دستگیر و زندانی شد.

بعد از آزادی از زندان، موجودیت فداییان اسلام را طی یک اعلامیه رسمی با جمله ی هوالعزیز و تیتر شهید سیدمجتبی نواب صفوی در سال 1303ش در خانی‏آباد تهران به دنیا آمد و پس از اتمام دروس ابتدایی، به آبادان سفر کرد.دین و انتقام» اعلام کرد و اعدام کسروی را پیگیری نمود نواب صفوی به تدریج با جاذبه ی خود، جوانانی چون شهید سید حسین امامی را جذب نمود و امامی در 20 اسفند 1324، بر کسروی یورش برد و او را زیر ضربات اسلحه ی سرد و گرم قرار داد و چون فرشته ی قهر جانش را گرفت. فداییان اسلام و مجریان حکم الهی دستگیر شدند و خبر اعدام انقلابی کسروی در همه جا منتشر شد و مردم مسلمان را غرق در شادی و سرور نمود. بعد از سال 1327، که جنبش ملی شدن صنعت نفت به اوج خود رسید و فعالیت گروه های مخالف رژیم علنی شد و اقلیت موجود در مجلس مانع تصویب قرار داد گس گلشاییان» گردید، رژیم استبدادی شاه برای این که حتی اقلیت مخالفی نیز وارد مجلس نشود، توسط هژیر» دست به تقلب در انتخابات زد و به بهانه ی ترور شاه و دست داشتن آیت الله کاشانی در این ترور، ایشان را بازداشت و به لبنان تبعید کرد.

فداییان اسلام هژیر» را اعدام انقلابی کردند و با نامزد نمودن آیت الله کاشانی و مصدق، گروه اقلیت دوباره به مجلس راه یافت. با وجود این که نواب میانه ی خوبی با ملی گراها نداشت، اما با توجه به رهبریت آیت الله کاشانی و به منظور وحدت مبارزات اسلامی و ملی، از همگامی و همراهی با آن ها دریغ نورزید. اعدام انقلابی رزم آرا رزم آرا نخست وزیر رژیم پهلوی و دست نشانده ی انگلستان، با ملی شدن صنعت نفت به شدت مخالفت می کرد و می گفت که ملت ایران توانایی و لیاقت اداره ی این صنعت عظیم را ندارد و به عناوین مختلف در تصویب این قانون در مجلس شورای ملی کارشکنی می کرد.

در روز 16 اسفند 1329 زمانی که اتومبیل رزم آرا جلوی مسجد امام (شاه سابق) توقف کرد و نخست وزیر جهت شرکت در ختم آیت الله فیض قصد ورود به صحن مسجد را داشت، خلیل طهماسبی بی درنگ از پشت سر با شلیلک سه گلوله او را از پای درآورد و خود نیز توسط مأموران دستگیر شد. او در بازجویی می گوید: من نمی گویم سمندر باش یا پروانه باش چون به فکر سوختن افتاده ای مردانه باش بلی من طهماسبی هستم و باکی از کشته شدن ندارم، برای این که خدای متعال می فرماید: وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوُا فی سَبیلِ اللهِ اَمْواتاً بَلْ اَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ پس شما این را مسلم بدانید کسی که شخصیتی را تشخیص داد خائن به دین و مملکت است ترس از کشته شدن ندارد. آن ها زنده اند. ما معتقد به این حقایق هستیم.»

قتل رزم آرا در دل رژیم چنان وحشتی انداخت که دولت بعدی (حسین علاء) نتوانست با ملی شدن صنعت نفت مخالفتی نماید و مجبور به استعفا گردید و مجلس، مصدق را به نخست وزیری انتخاب کرد. آیت الله کاشانی در مصاحبه ای در رابطه با قتل رزم آرا چنین اظهار نظر کرد: این عمل (هلاکت رزم آرا) به نفع ملت ایران بود و آن گلوله و ضربه عالیترین و مفیدترین ضربه ای بود که به پیکر استعمار و دشمنان ملت ایران وارد آمد» و در مصاحبه ای دیگر اظهار می دارد: . نخست وزیر مقتول در زمان حیات خود از منافع شرکت نفت جنوب و ت استعماری انگلستان به شدت حمایت می کرد. چون عموم طبقات مردم ایران با تصمیم قطعی و خلل ناپذیری برای کوتاه کردن دست طمع ت استعماری نفت جنوب قیام کرده بودند، پافشاری رزم آرا برای مقاوت در مقابل افکار عمومی ملت ایران و حمایت از شرکت نفت باعث خشم شدید و عمومی مردم ایران گردید و جوانی غیور، وطن پرست و متدین از میان مردم ایران برخاست و نخست وزیر بیگانه پرست را به جزای اعمال خود رسانید.(3) در مرداد 1331، ماده ی واحدی به تصویب مجلس رسید که چون خیانت حاجی علی رزم آرا بر ملت ایران ثابت گردیده، هر گاه قاتل او استاد خلیل طهماسبی باشد به موجب این قانون مورد عفو قرار می گیرد.

بدین ترتیب در 23 آبان همان سال، طهماسبی پس از دو سال و اندی از زندان آزاد گردید.(4) آیت الله کاشانی در پی آزادی شهید طهماسبی او را به عنوان شمشیر برّان اسلام» و مجری اراده و افکار ملت ایران» مورد ستایش قرار داد.(5) پایان کار فداییان اسلام فداییان اسلام از راه تشکیل جلسات تفسیر قرآن و اسلام شناسی بر اساس مکتب تشیع، به فعالیت خود ادامه می دادند و پرچم سبز و سفید خود را با کلمات زیبای لا اله الا الله، محمد رسول الله و علی ولی الله» آراسته بودند. در آن موقع در دولت حسین علاء پیوستن ایران به پیمان بغداد مطرح بود که در حقیقت ایران یکی از اقمار منطقه ی انگلیس و امریکا می شد. فداییان اسلام در 25 آبان که علاء برای شرکت در ختم مرحوم سید مصطفی کاشانی وارد مسجد امام (شاه سابق) شد توسط مظفر ذوالقدر هدف قرار گرفت اما گلوله به او اصابت نکرد و جان سالم به در برد.

در اول آذر 1334، نواب و خلیل طهماسبی و عبدالحسین واحدی و جمعی دیگر از فداییان اسلام دستگیر شدند و در یک محاکمه ی فرمایشی نواب، سید محمد واحدی و مظفر ذوالقدر محکوم به اعدام و همگی در حالی که اذان می گفتند، تیرباران شدند. جمعیت فداییان اسلام و بخصوص رهبر آن، نواب صفوی و معاون او، سید عبدالحسین واحدی در تقویت و روی کار آمدن جبهه ی ملی و تصویب ملی شدن صنعت نفت ایران و انتخاب اعضای جبهه ی ملی به نمایندگی مجلس بازگشت آیت الله کاشانی از تبعید، نقش اساسی داشتند و اگر قیام مسلحانه ی آن ها نمی بود و رژیم پهلوی از این جمعیت حساب نمی برد، هیچ یک از موارد یاد شده عملی نمی شد.

نامه ی شهید نواب صفوی به دکتر مصدق(6) شهید قبل از کودتای 28 مرداد 1332، در نامه ای به دکتر مصدق او را از سقوط دولت با خبر و به وی جهت اجرای احکام الهی هشدار می دهد.

هو العزیز آقای دکتر محمد مصدق نخست وزیر پس از سلام، شما و مملکت در سخت ترین سراشیب سقوط قرار گرفته اید. چنانچه احساس کرده و معتقد شده باشید که نجاتبخش شما مملکت، اجرای برنامه ی مقدس پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله می باشد و پس از تمام جریانات گذشته آماده ی اجرای احکام مقدس اسلام باشید، قول می دهم که شما و مملکت را به یاری خدای توانا و به برکت اجرای احکام و تعالیم عالیه ی اسلام از هر بدبختی و سقوط و فسادی حفظ نموده، به منتهای عزت و سعادت معنوی و اقتصادی برسانم.» 8 شوال المکرم ه.ق 1372 30 خرداد ماه ه.ق 1332

شهید از زبان همسرش خانم نیرالسادات احتشام رضوی» چنین می گوید: . خدا رحمت کند، مادرش می فرمود: نواب یک استعداد خاصی داشت. این قدر استعدادش فوق العاده بود که سالی دو کلاس می خواند. بعد از این که دوران ابتدایی تمام می شود در دبیرستان صنعتی ایران - آلمان» شروع به درس خواندن می کند. و در همان دوران تحصیل به نفع اسلام و علیه پهلوی مبارزه می کند. او یک حالت مبارزه و یک روح با شهامتی داشت که عجیب بود. در همان زمان، مجلس قانونی را تصویب می کند که نواب مخالفت می کند و 1500 و 1600 نفر از دانش آموزان را جمع می کند و تظاهراتی را جلوی مجلس راه می اندازد که رژیم را وا می دارد تا درخواست فوق را بپذیرد. اما نواب و همراهانش پذیرش زبانی را کافی ندانسته، درخواست پذیرش مکتوب موضوع را می کنند. لکن عوامل رژیم به جای پاسخ مثبت اقدام به تیراندازی می کنند که در نتیجه یک نفر به شهادت می رسد. بعد از این که دیپلم می گیرد به آبادان می رود وارد شرکت نفت می شود.

آن جا که کار می کنند یکی از متخصصین انگلیسی به یکی از کارگرها سیلی می زند. آقای نواب بسیار برانگیخته می شود و می گوید: وای بر شما که یک کارگر ایرانی را یک انگلیسی بزند و همه سکوت کنند، در حالی که آنان در کشور ما هستند و از منافع ما استفاده می کنند، و یک عده کارگر را علیه آنان جمع می کند. آن متخصص انگلیسی می آید و عذر خواهی می کند، ولی شهید نواب می گوید، نه خیر باید قصاص بشود، که این امر منجر به شورش می گردد. آن گاه تصمیم می گیرند نواب را از بین ببرند که دوستان نواب او را مخفیانه از بصره به عراق می فرستند.


 

نامعلی         نام خانوادگیعباسی مقدم نیاسری        نام پدرحسین           تاریخ تولد1341/09/22

تاریخ شهادت1365/11/07                کد شناسایی1502252                شماره پرونده65/24423

زندگی نامه

عباسی مقدم نیاسری، علی/ الف - ش :بیست و دوم آذر 1341، در شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش حسین، فروشگاه موادغذایی بود و مادرش کبرا نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته اقتصاد درس خواندو دیپلم گرفت. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. هفتم بهمن 1365، با سمت معاونگردان در شلمچه بر اثر اصابت ترکش و قطع دست و پا شهید شد. مزار او در گار شهدایدارالسلام کاشان واقع است

 

 

 


 
 ناماحمد                  نام خانوادگیقاسمی نیاسر       نام پدرحسن           تاریخ تولد1338/12/4

تاریخ شهادت1361/11/7          کد شناسایی1582610            شماره پرونده61/33658

زندگی نامه

قاسمی نیاسر، احمد/ الف - ش : چهارم اسفند 1338، در شهر نیاسر از توابع شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش حسن، کشاورز بود و مادرش طاهره نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. از سوی ارتش در جبهه حضور یافت. هفتم بهمن 1361، در اهواز بر اثر درگیری با مزدوران عراقی شهید شد. مزار او در گار شهدای زادگاهش واقع است.


 

نامعلی اکبر     نام خانوادگیحلاجی نیاسر      نام پدرعلی محمد       تاریخ تولد1336/12/01

تاریخ شهادت1365/11/06     کد شناسایی1245621           شماره پرونده65/12139

زندگی نامه

حلاجی نیاسر، علی اکبر/ الف - ش : یكم اسفند 1336، در شهرنیاسر از توابع شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش علی محمد، و مادرش مهرانگیم داشت. تا سوم متوسطه در رشته علوم و فنون نظامی و پرواز درس خواند. سال1360ازدواج کرد و صاحب دو پسر شد. به عنوان خلبان ارتش در جبهه حضور یافت. ششم بهمن1365، با سمت خلبان در امیدیه بر اثر سانحه هوایی شهید شد. مزار او در گار شهدایزادگاهش واقع است.


آغاز دهه فجر را به همه فجر آفرینان وحافظان راستین انقلاب اسلامی

 تبریک می گوییم

 وگرامی می داریم یاد وخاطره شهدای گرانقدر نظام مقدس جمهوری 

اسلامی ایران درود وسلام بر امام شهیدان خمینی بزرگ که به ما آموخت 

چگونه زیستن وچگونه مردن رادرود بر نایب برحقش مسلم زمان ویار  

ونایب مهدی صاحب امان(عج) امام ای بزرگ

 پرچمدار نظام عدل اسلامی 

تحریریه وبلاگ شهیدان نیاسر و دفاع مقدس

مدیریت پایگاه هایاینترنتی نیاسر

گروه قرانی متوسلین به امام حسن مجتبی (ع)نیاسر

کانون فرهنگی مسجد صادقیه نیاسر

http://masjedsadeqieniasar.mihanblog.com/

هیئت حضرت ابوالفضل (ع)نیاسر

http://naklebidcabhosinie.mihanblog.com/

دلسوختگان حضرت رقیه خاتون(س)-نیاسر

http://salambarrogie.mihanblog.com/

شاهزاده حضرت علی اصغر (ع)نیاسر

http://sahzadealiasgar.blogfa.com/

شهیدان نیاسر ودفاع مقدس

http://sahedanniasar.mihanblog.com/

نیاسر امروز

http://niasareemroz.mihanblog.com/

نیاسران

NIASARAN@



نامحسین          نام خانوادگیفرجی نیاسر           نام پدرابراهیم          تاریخ تولد1341/05/29

تاریخ شهادت1361/11/         کد شناسایی15601         شماره پرونده61/22420

زندگی نامه

فرجی نیاسر، حسین/ الف - ش : بیست و نهم مرداد 1341، در شهر نیاسر از توابع شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش ابراهیم، کشاورز بود و مادرش عذراخانم نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. کارگر کارخانه بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. هجدهم بهمن 1361، در خاک عراق بر اثر اصابت ترکش شهید شد. مزار او در محله شهید مطهری زادگاهش واقع است.

 


نامسیدحسین     نام خانوادگیمیرصیفی فردنیاسر     نام پدرسیدعباس    تاریخ تولد1345/02/10

تاریخ شهادت1361/11/           کد شناسایی1753983          شماره پرونده61/30292

زندگی نامه

میرصیفی فردنیاسر، سیدحسین/ الف - ش : دهم اردیبهشت 1345، در شهر نیاسر از توابع شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش سیدعباس، کشاورز بود و مادرش مریم نام داشت. دانش آموز اول متوسطه در رشته اقتصاد بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. هجدهم بهمن 1361، در رقابیه شوش بر اثر اصابت ترکش به سینه شهید شد. مزار او در گار شهدای منطقه شهید مطهری زادگاهش واقع است.


 

نامسیدمحمد   نام خانوادگیسیدی نیاسر    نام پدرسیدکمال     تاریخ تولد1342/04/19

تاریخ شهادت1361/11/     کد شناسایی1415865     شماره پرونده61/16532

زندگی نامه

سیدی نیاسر، سیدمحمد/ الف - ش : نوزدهم تیر 1342، درشهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش سیدکمال، کارگر کارخانه ریسندگی و بافندگیبود و مادرش سیمین تاج نام داشت. دانش آموز چهارم متوسطه بود. به عنوان بسیجی درجبهه حضور یافت. هجدهم بهمن 1361، در رقابیه شوش بر اثر اصابت ترکش به سر شهید شد.مزار او در گار شهدای دارالسلام کاشان واقع است.



عملیات والفجرمقدماتی:

در حالی کهعدم موفقیت در عملیاترمضان، دورنمای پیشروی در شرق بصره را دور ازدسترس نشان می داد، پیروزی در عملیاتمحرم و تسلط بر زمین های تختاستان میسان، دستیابی به شهر العماره عراق – که بهعنوان تهدید هم زمانعلیه دو شهر بصره و بغداد محسوب می شد – را امکان پذیر کردهبود. بههمین منظور و نیز از آن جایی که فرماندهان جنگ ناگزیر بودند درمقابلتجهیزات برتر عراق، زمین سخت را گزینش کرده و درگیری در وضعیت دشوار رابهدشمن تحمل کنند، منطقه رملی غرب ارتفاعات میشداغ – حدفاصل فکه تاچزابه – برایانجام عملیات سرنوشت ساز والفجر انتخاب گردید.

اهدافعملیات

اولین هدفتصرف پل غزیله بود وچنانچه این مرحله از عملیات با موفقیت انجام میشد، تصرف شهر العماره به عنواندومین هدف در دستور کار قرار می گرفت.

موقعیتمنطقه

منطقهعملیاتی از شمال به میشداغ وبرقازه از جنوب به هورالهویزه از شرق بهچزابه و شهر بستان و از غرب به شهر العمارهعراق و رودخانه دجله منتهیمی شد.

در منطقهمزبور رودخانه های متعددیوجود دارد، از جمله: رودخانه دویرج که از کوههای شمالی منطقه سرچشمه گرفته و بههورالسناف می ریزد و رودخانه میمهکه سرچشمه آن ارتفاعات ایلام است و به طرف هور بنعمران (جنوبهورالسناف) منتهی می شود.


استعداددشمن

مسئولیتپدافند از منطقه عملیاتی(از چیلات تا هورالعظیم) به عهده سپاه چهارمعراق بود. لشکرهای سازمانی این سپاهنیز عبارت بودند از:

الف‌-لشکر14 پیاده ؛ شامل:

تیپ 421پیاده

تیپ 422پیاده

تیپ پیاده کوهستانی

تیپ گردانتانک سیف سعد

منطقه گسترشلشکر 14 از شیب تاپاسگاه دویرج و مقر فرماندهی آن نیز در غرب تقاطعجاده چزابه غزیله با جاده صفریهبود.

ب- لشکر 1مکانیزه؛ شامل:

تیپ 108پیاده

تیپ 501پیاده

تیپ 1مکانیزه

تیپ های 92، 93 و 94 پیاده، 34زرهی و 27 مکانیزه (به عنوان احتیاط) منطقه گسترشاین لشکر از پاسگاه دویرج تاپاسگاه پیچ انگیزه و مقر فرماندهی آن نیزدر جنوب منطقه بزرگان بود.

ج-لشکر 10زرهی؛ شامل:

تیپ 17 زرهی

تیپ 42 زرهی

تیپ 34 زرهی

تیپ 24مکانیزه

تیپ 412پیاده

منطقه گسترشاین لشکر از پیچ انگیزه(شیار به جلیه) تا جنوب غربی دهلران (چیلات) بود.

د- نیروهایاحتیاط؛ شامل:

لشکر 3زرهی، در منطقه شرقهورالسناف جنوبی

تیپ 30 زرهیاز لشکر 6 زرهی، درمنطقه جنوب زبیدات

تیپ 16 زرهیاز لشکر 6 زرهی، درمنطقه العماره

تیپ 25مکانیزه از لشکر 6 زرهی، درمنطقه شرق هورالسناف

تیپ 37 زرهیاز لشکر 12 زرهی، درمنطقه بزرگان

تیپ 101پیاده گارد مرزی، در منطقهالعماره

تیپ 10 زرهیوابسته به ستاد کل،احتمالا در شمال العماره

تیپ های 48پیاده و 49 زرهی ار لشکر11، در منطقه العماره

تیپ 51 زرهیمختلط، در منطقه فکه

گارد ریاستجمهوری، در منطقه بزرگان

تیپ 704پیاده در منطقه صفریه تارشیده

قوایخودی

بعد ازعملیات محرم، سپاه پاسداراندر صدد گسترش سازمان رزم خودی برآمد. برهمین اساس لشکر فتح به سپاه 3 صاحب امان(عج) تبدیل شد و سازمانتمامی تیپ های تابع آن به جز تیپ 44 قمر بنی هاشم (ع) نیزبه لشکرتغییر یافت.

لشکر ظفرنیز سپاه 11 قدر را تشکیلداد و در نتیجه دو تیپ 27 و 31 آن به لشکرتبدیل شدند و سه تیپ جوادالائمه(ع)، امامرضا (ع) و امام صادق (ع) نیزلشکر نصر5 را به وجود آوردند. هم چنین، یک تیپ مستقلبه نام تیپ 10 سیدالشهدا (ع) تشکیل شده و تحت امر این سپاه در آمد.

لشکر فجر همبا تیپ های المهدی(عج)، امام سجاد (ع) و ثارالله به سپاه هفتم حدیدتبدیل شد. در این میان لشکر فجربا همان سازمان لشکر باقی ماند تیپثارالله نیز که به لشکر تبدیل شده بود، به اتفاقلشکر قدس (شامل: لشکر 7 ولی عصر و تیپ 15 امام حسن) و لشکر 8 نجف تحتامر سپاه هفتم قرارگرفتند.

به اینترتیب با گسترش سازمان رزمسپاه پاسداران و ایجاد سه سپاه عملیاتی،قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء (ص) جهت انجاماین عملیات استعداد زیر رادر نظر گرفت:

قرارگاهکربلا هدایت نیروهای زیر رابه عهده داشت:

سپاه 3 صاحبامان (عج)

لشکر 14امام حسین (ع) با استعداد 8گردان

لشکر 25کربلا به استعداد 11 گردان.

لشکر 17 علیبن ابی طالب (ع) بااستعداد 14 گردان

تیپ مستقل 44 قمربنی هاشم(ع) با استعداد 5 گردان

سپاه 7 حدید

قرارگاه قدسهدایت نیروهای زیر راعهده داشت:

لشکر 7 ولیعصر (عج) با استعداد12گردان

تیپ 15 امامحسین (ع) با استعداد 10گردان

لشکر 8 نجفاشرف با استعداد 14گردان

لشکر 41ثارالله (ع) با استعداد 11گردان

لشکر 19 فجربا استعداد 24 گردان

قرارگاه نجفهدایت نیروهای زیر رابه عهده داشت:

سپاه 11قدر

لشکر 27محمد رسول الله (ص) بااستعداد 24 گردان

لشکر 31عاشورا با استعداد 13 گردان

تیپ مستقل 10 سیدالشهدا (ع)با استعداد 7 گردان

ضمنا، ازارتش نیز یگان های زیر تحتامر فرماندهی این عملیات بودند:

لشکر 16زرهی با استعداد 6 گردانتانک و 6 گردان مکانیزه

تیپ 84 خردمآباد با استعداد 4گردان پیاده و 1 گردان تانک

هم چنیناستعداد توپخانه شرکت کنندهدر این عملیات عبارت بودند از :

ارتش : 16گردان

سپاه: 7گردان

طرحعملیات

در طراحیعملیات مقرر شد قوای دوقرارگاه کربلا و نجف به طرف العماره تک نمایند. در مرحله اول،قوای قرارگاه نجف در محور طاووسیه تا رشیده، حد فاصل خطتا کانال های آخر را تصرفکرده و در مرحله دوم و در ادامه تک، جناحراست تا حاشیه جنوبیدویرج(پشت جاده آسفالتفکه و در غرب بزرگراه وسرپل حلفائیه) را تصرف نمایند. نیروهای قرارگاه کربلا نیزمی بایست بااستفاده از معابر وصولی جای پای تصرف شده توسط قرارگاه نجف را تاچزابهادامه داده و در پشت کانال پدافند نمایند. در مرحله دوم منطقه شرقغزیله وشمال هورالهویزه پاکسازی شده و سرپل غزیله تامین گردد. هم چنینبا احداث خاکریز،جناح قوای کربلا می بایست تامین شود تا چنانچهماموریت قوای نجف در رسیدن به جادهبا مشکل مواجه شد، جناح قوای کربلااز تعرض و آسیب دشمن مصون بماند.

در صورتی کهاهداف مراحل اول و دومعملیات تحقق می یافت، چنین پیش بینی شده بود کهبا بازسازی یگان ها و ایجاد شرایطمناسب و نیز با توجه به وضعیت دشمن،عملیات در مرحله سوم به سمت العماره ادامهیابد. هم چنین مقرر شد درمنطقه چیلات و طیب تک فریب انجام شود. لشکر 14 امام حسین(ع) نیزماموریت داشت تا در منطقه فاو عملیات فریب انجام دهد.

شرحعملیات

در ساعت 21:30 روز17/11/1361 پس از اعلام رمز مبارک یاالله، یاالله، یااللهعملیات از پنج محور شمالو جنوب رشیده، صفریه و ارتفاعات چرمر و خاکآغاز شد و نیروها در تاریکی مطلق شب بهمنظور پاکسازی میادین مین وشکستن خطوط دفاعی دشمن و رخنه در این خطوط پیشرویکردند. وسعت و عمقموانع و استحکامات دشمن و وجود کانال های متعدد که دشمن برایایجاد آنها تلاش بسیاری متحمل شده بود، سرعت لازم را از نیروها گرفت. در نتیجه،اگرچه خط اول دشمن شکسته شده بود، لیکن به دلیل عدم پاکسازی منطقهدر حالی که تاریکی شب رو به پایان بود – طبیعی به نظر می رسید کهامکاناستقرار کامل وجود نداشته باشد. در واقع تاریکی مطلق شب، عدم الحاقنیروها وپاکسازی منطقه، عمق و وسعت زیاد میادین مین، هوشیاری و اطلاعقبلی دشمن نسبت بهوقوع عملیات، عوامل بازدارنده ای بودند که به عدمتامین کامل اهداف مرحله اولعملیات منجر شدند.

به رغموضعیت موجود به خاطر موقعیتخاصی که به تبع آغاز عملیات در میان مردمایجاد شده بود و از طرفی به دلیل امیدواریمسئولین و نیز تبلیغات سوءدشمن و . مرحله دوم عملیات در ساعت 21 روز 20/11/1361به منظورانهدام نیرو و تجهیزات دشمن آغاز گردید. اما این بار نیز عدم هماهنگیدرنیروهای عمل کننده و هم چنین هوشیاری دشمن و احاطه او بر راه کارهایخودی، مانع ازپیشرفت رزمندگان گردید.

بررسیعملیات

از ابتدایپیشروی نیروهای خودی ازنقطه رهایی تا رسیدن به خط دوم دشمن بیش از 16نوع مانع از سوی دشمن تعبیه و ایجادشده بود و یا به صورت عارضه طبیعیمنطقه وجود داشت. دشمن با این اقدامات در واقع آنچه را به صورت تجربهاز عملیات های گذشته به دست آورده بود، تقریبا به صورت کامل درمنطقهعملیاتی والفجر مقدماتی اجرا کرد. ارتش عراق سعی داشت با موانع یاد شدهتا حدامکان در پیشروی نیروهای ایرانی تاخیر بیاندازد. از این رو،موانع مزبور به منزلهزنگ خطر و عامل هشدار دهنده محسوب می شد. و ازطرفی به طور طبیعی توان نیروها راجهت تامین اهداف در شب می گرفت،علاوه بر این، گرفتن جناح و به کارگیری نیرویاحتیاط دو موضوع قابلتوجه بود که در تاکتیک های دشمن در عملیات والفجر مقدماتیمشاهدهگردید.

موضوع دیگراین که در گذشته نیروهایهجومی و اصلی دشمن در خطوط حضور داشتند و بهطور طبیعی در معرض آسیب پذیری نیروهایمهاجم بودند؛ لیکن در این عملیاتنظر به این که دشمن شکستن خط را برای خود مفروض میدانست، نیروهایهجومی اش را در احتیاط قرار داد و با گذاردن نیروهای پدافندی در خطوعمق بخشیدن به میادین مین و ایجاد موانع دیگر عملا سعی بر این داشت کهپس از گرفتنتوان نیروهای مهاجم با وارد کردن نیروهای اصلی خود مناطقتصرف شده را باز پس گیرد.

نتایجعملیات

با اینعملیات طراحان نظامی خودیدریافتند که عملیات های بعدی باید در مناطقعاری از نقاط قوت دشمن ( موانع، آتشتوپخانه و .) انجام شود. از سویدیگر، مناطق انتخابی باید به گونه ای باشند کهضعف های خودی در آن کمتر بوده و جنگ متکی به نیروهای انسانی در آن مناطق عملیباشد. مضافا بهاین که فرماندهان سپاه پاسداران به این نتیجه رسیدند که باید ضمنپرهیزاز انتخاب مناطق با عمق زیاد، این انتخاب متناسب با قوای خودی باشد.

ضمناً دراین عملیات علاوه برانهدام قابل توجه تیپ های 905 و 704 و یک گردان ازنیروهای سودانی تعداد 113 تن ازنیروهای دشمن اسیر شدند.

در آستانهاین عملیات غلامحسینافشردی معروف به حسن باقری فرمانده اطلاعات وعملیات قرارگاه خاتم الانبیاء وفرمانده نیروی زمینی سپاه و چند تندیگر از جمله مجید بقایی فرمانده قرارگاه كربلادر حین شناسایی در كمیننیروهای عراقی گرفتار شده و به شهادت رسیدند .

خلاصهگزارش عملیات :

نام‌عملیات:والفجر مقدماتی‌

زمان‌اجرا: 11/ /1361

تلفات‌دشمن‌:4620(كشته، زخمی‌ و اسیر)

رمزعملیات: یا الله‌ - یا الله‌- یا الله‌

مكان‌اجرا: منطقه‌ عمومی‌ فكه‌

ارگان‌های‌عمل‌كننده:رزمندگان‌ سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامی‌ و نیروی‌ زمینی‌ارتش‌ جمهوری‌ اسلامی‌

اهداف‌عملیات:تصرف‌ پل‌ غزیله‌ و پیشروی‌ به‌ سوی‌ شهر العماره‌عراق

 


در حالی كه عراق می کوشید تا با ادامه عملیات های خود نقاط دیگری را تصرف کند.ادامه چنین وضعیتی می توانست عواقب وخیمی را هم از بُعد نظامی و هم از بُعد یبرای جمهوری اسلامی ایران به دنبال داشته باشد . بر همین اساس، برای مقابله با حرکتجدید عراق انجام عملیات برای آزاد سازی شهر مهران و ارتفاعات آن مورد تاکید قرارگرفت.

این استراتژی بعد از بازپس گیری منطقه والفجر 9 (منطقه چوارتا) که از تاریخ 16/12/64 شروع شد، در تاریخ 27/2/65، با آزاد سازی مهران به اوج خودرسید و با ضربه سختی که دشمن در جریان این آزاد سازی متحمل شد، پایان یافت.

از هنگام شروع تهاجم جدید ارتش عراق، وحدت و هم دلی نیروهای رزمنده ایرانی بهشکل زیبایی جلوه گر شد و برادران ارتشی، سپاهی و بسیج مردمی پا به پای هم در مقابلتهاجم دشمن به مقاومتی دلیرانه دست زدند.

حمله عراق به مهران

ارتش عراق، ساعت یک بامداد 27/2/65، در منطقه مهران دست بهتهاجم زد و شهر و حومه آن و برخی از ارتفاعات منطقه را تصرف کرد. دراین زمان واحدهای ارتشی، مرکب از 6 گردان پیاده و2 گردان زرهی، مسئولیت خطوط پدافندی را در این منطقه به عهده داشت ونیروهای سپاه نیز ، پشتیبانی از این منطقه را به طور کامل بر عهده نگرفته بود.

اهداف عملیات

باز پس گیری شهر مهران و سلسله ارتفاعات قلاویزان و دستیابیبه مرز و تامین کل منطقه.

منطقه عملیات

منطقه عملیاتی از جنوب به ارتفاعات قلاویزان، از شمال بهارتفاعات نمه کلان کوچک، از غرب به امتدادغربی ارتفاعات قلاویزان و پاسگاه مرزی بهران آباد، و از شرق به جاده مهران – دهلران منتهی می شد.

پس از اشغال مهران، استحکامات و موانع متعددی توسط دشمنایجاد شد. در محور شمالی (جاده ایلام –مهران و باغ کشاورزی) هفت ردیف مین همراه با کانال و بیش از پنج ردیف سیم خاردار رشته ای وجود داشت. در محور میانی (حد فاصل رودخانه گاوی و جاده دهلران – مهران) به لحاظ کوهستانی بودن منطقه، استحکامات نسبتاً ضعیف بود. در محور جنوبی (ارتفاعات قلاویزان) سنگرهای کمین و در بعضی شیارها، یک ردیف سیم خاردار و مین وجود داشت.

استعداد دشمن

منطقه مورد نظر برای عملیات، تحت مسئولیت لشکر 17 زرهی ازسپاه دوم عراق بود. حفظ پدافندی این لشکر از رودخانه کنجاپنجم به سمت میان کوهامتداد می یافت. علاوه بر یگان های سازمانی این لشکر (تیپ های 70 زرهی، 59زرهی و 705 پیاده) یگان های زیر نیز تحت امر آن بودند:

تیپ های 433 ، 417 و 425 پیاده.

تیپ 1 کماندویی و گردان کماندو لشکر 40 پیاده.

با شروع عملیات، یگان های زیر نیز وارد منطقه شدند:

تیپ 1 مکانیزه، 4 و 5 پیاده، 3 نیروی مخصوص، 2 و 10 زرهی ازگارد ریاست جمهوری.

تیپ های 71، 72 و 3 پیاده از لشکر 35 پیاده.

تیپ های 501، 113، 95، 1 و 108 پیاده.

تیپ 24 مکانیزه.

تیپ های 2، 3 و 5 کماندو، گردان کماندویی لشکر 20 پیاده وگردان کماندویی لشکر 2 پیاده.

تیپ 65 نیروی مخصوص.

گردان های 763، 110، 15، 766، 217، 238، 53، 247 و 489توپخانه.

قوای خودی

قرارگاه نجف هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:

لشکر 27 محمد رسول الله (ص) با 7 گردان پیاده + گردان تانک.

لشکر 17 علی ابن ابی طالب (ع) با 3 گردان پیاده + 1 گروهانتانک.

لشکر 5 نصر با 3 گردان پیاده.

لشکر 25 کربلا با 4 گردان پیاده + 1 گردان تانک.

لشکر 10 سید الشهدا (ع) با 3 گردان پیاده.

لشکر 41 ثارالله (ع) با 4 گردان پیاده + گردان تانک.

تیپ مستقل 21 امام رضا (ع) با 2 گردان پیاده.

تیپ مستقل 15 امام حسن (ع) با 5 گردان پیاده.

تیپ مستقل 662 بیت المقدس با 2 گردان پیاده .

گردان مستقل 38 زرهی ذوالفقار با 1 گروهان تانک.

گردان توپخانه سپاه + 4 گردان توپخانه ارتش.

طرح عملیات

تلاش اصلی بر انجام عملیات از محور ارتفاعات قلاویزان و یالهای آن تا رودخانه گاوی در نظر گرفته شد. برهمین اساس، عملیات در سه مرحله به ترتیب زیر طراحی گردید:

مرحله اول؛ تامین ارتفاعات قلاویزان ایران تا روستای امامزاده سید حسن.

مرحله دوم؛ تامین ارتفاعات جبل حمرین تا شیار مگ سوخته و درامتداد آن، تامین روستاهای بهین، بهروزان و هرمزآباد
مرحله سوم؛ تصرف خاکریز عملیات والفجر 3، که روستای فرخ آباد تا زیر ارتفاعات 223 قلاویزان داشت ودر نتیجه مهران در این مرحله تامین گردید.

شرح عملیات

مرحله اول عملیات در ساعت 22:30 روز 9/4/1365 با رمز یا اباالفضل العباس، ادرکنی آغاز شد و نیروهای خودی در اغلب محورها خطوطدشمن را شکسته و تا قبل از روشنایی صبح ضمن انهدامبیش از 10 گردان پیاده عراق، اهداف مرحله اول و قسمتی از مرحله دومعملیات را به تصرف درآوردند.

ساعاتی بعد، دشمن با به کارگیری نیروهای احتیاط خود به محورامامزاده سید حسن پاتک کرد که با مقابله قوای خودی خنثی شد. سپس، یگانهای خودی با مشاهده از هم گسیختگی نیروهای دشمن، عملیاترا – طی روز اول – بدون وقفه ادامه دادند.

در شب دوم، کلیه یگان های عمل کننده ضمن پیشروی در باقیمانده محدوده مرحله دوم عملیات، تا قبل ازروشنایی صبح، خط سراسری – از هرمزآباد تا شیار مگ سوخته – را کاملا تامین کرده و مقداری از محدوده مرحله سوم عملیات را نیز تامین کردند.

از آغاز روز دوم (11/4/1365) عملیات در کلیه محورها ادامهیافت و نیروهای رزمنده ضمن به اسارت درآوردن تعدادی از نیروهایدشمن، به باغ کشاورزی وارد شدند و سپس در حدودساعت 12 این روز نیز شهر مهران آزاد شد.

ساعت 6 صبح روز سوم، دو تیپ گارد ریاست جمهوری به ارتفاع210 پاتک کرد، پس از یک درگیری سخت ارتفاعمذکور را تصرف کرد. به همین خاطر، نیروهای خودی مستقر در این منطقه حدود 200 متر عقب آمدند.

در ادامه عملیات، رزمندگان از محورهای قلعه کهنه و فرخ آبادبه طرف تپه های غلامی و پاسگاه دراجی حرکت کرده ضمن پاکسازی کاملمنطقه، تعداد زیادی از نیروهای دشمن را به اسارتدرآوردند.

در جریان مرحله چهارم عملیات، که از ساعت 24 روز 12/4/1365آغاز شد، با ورود قوای خودی به روستای فیروز آباد، دشمن عقب نشینیکرد. سپس، خاکریزی از فیروزآباد تا یال هایارتفاعات قلاویزان احداث کردند. درگیری، همچنان در اطراف ارتفاعات 223 ادامه داشت و دشمن، فشاری قابل ملاحظه در نقاط مختلف وارد کرده، تنها ارتفاعات فوق را در تصرف خود نگه داشته بود. حدود ساعت 7 صبح روز چهارم (13/4/1365)پاتک شدید دشمن روی ارتفاعات قلعه آویزان – به منظور تصرف قله 200 شروع شد؛ لیکن بامقاومت و حملات پی در پی قوای خودی، این پاتک شکست خورد.

در روز پنجم، ارتفاع 210 مجددا به تصرف نیروی خودی درآمد ودر سحرگاه روز ششم نیز رزمندگان در مرحلهپنجم عملیات با حمله به ارتفاع 223، ضمن تامین اهداف تعیین شده،قرارگاه تاکتیکی لشکر 17 زرهی عراق را به تصرف درآوردند.

در تاریخ /4/1365، علاوه بر تصرف باقی مانده یال های غربیارتفاع 223، قرارگاه تاکتیکی تیپ 24 مکانیزه عراق منهدم وفرمانده آن به همراه تعدادی دیگر اسیر شد.

ارزیابی عملیات کربلای 1

عملیات موفق کربلای یک، پایانی بود بر استراتژی دفاع متحرکعراق و نیز نقطه شروع امیدوار کننده ای برای نیروهای خودی جهت انجامعملیات محدود ایذایی.

منفعل کردن ت تهاجمی عراق، هدف عمده ای بود که نیروهابه خوبی توانستند به آن دست یابند.

سرعت عمل، اعتقاد یگان ها، حفاظت عملیات، فریب دشمن، تناسبنیروها با طرح عملیات، انجام کارهای مهندسی لازم و . از جملهعوامل بارز و موثر در این عملیات بود.

نتایج عملیات

طی این عملیات، منطقه ای به وسعت 175 کیلومتر مربع از خاکایران و نیز عراق شامل شهر مهران و روستاهای اطراف آن، جاده دهلران –مهران – ایران ، ارتفاعات حساس و سرکوب قلاویزان وحمرین و نیز دو پاسگاه مرزی آزاد شد. هم چنین عقبه های دشمن از جمله شهرهای بدره و زرباطیه در دید و تیر قوای خودی قرار گرفت .

در این عملیات، 1210 نفر از نیروهای دشمن اسیر شدند.

سایت ساجد

 

 

 

 



 نامسیدقوام       نام خانوادگیسیدی نیاسر        نام پدرسیدجلال       تاریخ تولد1342/12/01

تاریخ شهادت1362/12/03            کد شناسایی1416259             شماره پرونده62/15806

زندگی نامه

سیدی نیاسر، سیدقوام/ الف - ش : یكم اسفند 1342، در شهر نیاسر از توابع شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش سیدجلال، کشاورز بود و مادرش خانم تاج نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. سوم اسفند 1362، در هورالهویزه شهید شد. تا کنون اثری از پیکرش بدست نیامده است.

 


27جمادی الثانی سالروز شهادت

آقا سلطانعلی ابن امام محمد باقر(ع)  که مرقد مطهرش در مشهد

 اردهال می باشد را به عموم شیعیان بخصوص مجاورین 

آن حضرت مردم متدین نیاسر تسلیت عرض می نماییم.

كانون فرهنگی مسجد صادقیه نیاسر

پایگاه اینترنتی هیئت حضرت ابوالفضل (ع) نیاسر-نخل 

پایگاه اینترنتی نیاسر امروز(نیاسران)

پایگاه اینترنتی دلسوختگان حضرت رقیه خاتون (س)نیاسر

پایگاه اینترنتی شهیدان نیاسر ودفاع مقدس

پایگاه اینترنتی هیئت شاهزاده حضرت علی اصغر(ع) نیاسر



ناممحسن       نام خانوادگیعرب زاده نیاسر      نام پدرنعمت الله      تاریخ تولد1346/01/01

تاریخ شهادت1362/12/16                کد شناسایی1511908             شماره پرونده62/16867

زندگی نامه

عرب زاده نیاسر، محسن/ الف - ش : یكم فروردین 1346، در شهر نیاسر از توابع شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش نعمت الله، کارگرکارخانه حریر و مخمل بود و مادرش عصمت نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. خیاط بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. شانزدهم اسفند 1362، در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش به سر شهید شد. مزار او در گار شهدای دارالسلام کاشان واقع است.

 


ولادت باسعادت امام محمد تقی جوادالائمه (ع) را به همه رهپویان راه

 خمینی کبیر  ورهبر فرزانه انقلاب وبه خانواده های 

معزز شهیدان  تبریک وتهنیت عرض می نماییم.

مدیریت وبلاگ شهیدان نیاسر ودفاع مقدس

 

نامحمیدرضا     نام خانوادگیخبازی    نام پدرحسینعلی      تاریخ تولد1344/10/20

تاریخ شهادت1366/12/10    کد شناسایی1262132     شماره پرونده66/6839

زندگی نامه

خبازی، حمیدرضا/ الف - ش : بیستم دی 1344، در شهر نیاسر ازتوابع شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش حسینعلی، کشاورز بود و مادرش ملک نامداشت. تا پایان دوره کاردانی در رشته تجربی درس خواند. معلم بود. به عنوان جهادگردر جبهه حضور یافت. دهم اسفند 1366، بر اثر اصابت ترکش به سینه و پاها شهید شد.مزار او در گار شهدای منطقه شهید بهشتی زادگاهش واقع است.


نامغلامرضا             نام خانوادگیگلی نیاسر            نام پدرحسین               تاریخ تولد1342/01/01

تاریخ شهادت1362/12/10                کد شناسایی1647984            شماره پرونده62/21535

زندگی نامه

گلی نیاسر، غلامرضا/ الف - ش : یكم فروردین 1342، در شهرنیاسر از توابع شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش حسین، کشاورز بود و مادرشمنیره نام داشت. تا سوم متوسطه در رشته علوم و فنون نظامی درس خواند. سال1362ازدواج کرد و صاحب یك دختر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. دهم اسفند1362، در جفیر اهواز بر اثر اصابت ترکش به پهلو شهید شد. مزار او در گار شهدای دارالسلامکاشان واقع است.

 زندگینامه شهید غلامرضا گلی نیاسری

غلامرضا گلی فرزند غلامحسین در سال 1342 در روستای نیاسردیده به جهان گشود. دوران کودکی را در کنار پدر و مادر و همپای ایشان گذراند . درسن 7 سالگی و با آغاز زمان تحصیل وارد دبستان عسجدی نیاسر شد و 6 سال ابتدایی رادر این مدرسه گذراند و 3 سال راهنمایی را هم در مدرسه سلطان الواعظین این روستا بهاتمام رساند. پس از اتمام دوران راهنمایی به شهر کاشان رفته و بنا به علاقه قبلیخود وارد حرفه جوشکاری شد و در کارگاهی در خیابان نطنز این شهر مشغول به کار شد .دو سال به این منوال گذشت و پس از آن دوباره مشتاق به تحصیل شده و برای ادامهتحصیل در دبیرستان محمودیه کاشان ثبت نام نموده و به تحصیل علم مشغول شد. سال دومدبیرستان مصادف شد با وقایع انقلاب اسلامی ایران و پس از آن هم آغاز جنگ تحمیلی .با شروع جنگ تحمیلی ، جوانان کاشان توسط بسیج مرکزی این شهر ثبت نام شده و جهتآموزش نظامی به مدت یک ماه به پادگان امام حسین در تهران اعزام می شدند . غلامرضاهم در این دوره یک ماهه شرکت کرده و پس از آن به کاشان بازگشته و از خانوادهخداحافظی کرده و به جبهه های حق علیه باطل شتافت.

حدوداً 4 ماه از حضور ایشان در جبهه گذشته بود که در عملیاتفتح المبین مجروح شده و سریعاً به بیمارستان قائم مشهد منتقل گردید . شدت جراحت بهحدی بود که مدت 6 ماه در بیمارستان قائم مشهد و 4 ماه در منزل پدری ایشان در نیاسربستری بود . پس از این مدت دوباره به مشهد منتقل شد تا تحت عمل جراحی قرار گیرد کهاین آخرین مرحله معالجه برادر گلی بود و پس از آن به نیاسر بازگشت.

دوران نقاهت را در منزل سپری کرده و پس از اینکه بهبودیحاصل گردید به کاشان رفته و به سر کار خود بازگشت و مدتی بعد ازدواج کرد.

11 ماه از زندگی مشترک را سپری کره بود که دوباره از طرفسپاه پاسداران انقلاب اسلامی کاشان به جبهه اعزام گردید و 33 روز پس ازعزیمت  ، در تاریخ 08/12/1368 در منطقه جفیر عراق به درجه رفیعشهادت نائل گردید. پیکر مطهر این شهید بزرگوار در کاشان تشییع و در قطعه شهدایدارالسلام این شهر به خاک سپرده شد. 


عملیات فتح المبین

تاریخ: 1361/01/01

عملیاتفتح المبین

زمانعملیات: 1/1/1361

رمزعملیات: بسم ‌الله ‌الرّحمن‌ الرّحیم‌؛ بسم‌الله القاصم الجبارین. یا زهرا(س)، یازهرا(س)، یا زهرا (س).

شرحعملیات:

اولفروردین ماه 1361 در حالی که رزمندگان اسلام برای حمله آماده‌اند و بی ‌صبرانهمنتظر شنیدن رمز عملیات هستند، اما از اعلام شروع حمله خبری نمی ‌شود. سلحشوراناسلام هم چنان منتظر می ‌مانند تا قرارگاه فرماندهی آغاز حمله را اعلام کند. روزدوّم فروردین ماه، مقر فرماندهی سپاه و ارتش آماده صدور دستور عملیات می‌ شود.استخاره برادر محسن رضایی، به قرآن کریم آیه 17 سوره مبارکه فتح را در مقابلدیدگان فرماندهان جنگ می‌گذارد و بدین ترتیب عملیات، فتح‌المبین نام گذاری می ‌شود.زمانی که عقربه ساعت روی 30 دقیقه بامداد قرار می‌ گیرد، پیام رمز شروع عملیاتتوسط فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (سردار محسن رضایی) و فرمانده نیرویزمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران (سپهبد شهید صیاد شیرازی) صادر میشود.

عملیاتفتح ‌المبین- مرحله اول

بسم ‌الله‌الرّحمن‌ الرّحیم‌؛ بسم‌الله القاصم الجبارین. یا زهرا(س)، یا زهرا(س)، یا زهرا(س). سرانجام با این پیام مبارک، عملیات فتح ‌المبین در تاریخ 2/1/61 در ساعت 30دقیقه بامداد در غرب دزفول و شوش(بدون آتش تهیه) آغاز می‌ شود. اهداف این عملیات انهدامدشمن، آزادسازی ارتفاعات و مناطق جنوب کشور می ‌باشد. رزمندگان سپاه، بسیج و ارتشجمهوری اسلامی ایران با شنیدن رمز عملیات، از کمین‌ گاه‌ های خود خارج شده و راهرسیدن به دشمن را در پیش می‌ گیرند.

مرحله دومعملیات در کمتر از 24 ساعت، شروع می‌ شود و رزمندگان بار دیگر به مواضع دشمنم یورش می ‌برند. این در حالی است که رادیو بغداد مثل همیشه عملیات ایران راشکست خورده اعلام کرده و پس از آن تهدید می‌کند که در صورت ادامه حمله از اسلحه‌های گوناگون و جدید خود بهره خواهد گرفت. در تاریخ 4/1/61 در ساعت یک بامداد و بارمز مبارک یا زهرا(س)» نیروهای اسلام هجوم ‌های ویرانگر خود را آغاز می‌ کنند و.

برای اینمهم چهار محور فجر، قدس، نصر و فتح در نظر گرفته می ‌شود. در همان ابتدای عملیات،دو گردان از سپاه و دو گردان از ارتش بدون درگیری با دشمن، از خطوط مقدم نیروهایعراق گذشته و اقدام به دور زدن توپخانه‌ آن ها می‌ کنند. رزمندگان اسلام چنانهوشیارانه و با احتیاط کامل از روی سنگرهای دشمن عبور می ‌کنند که حتی دشمن متوجهآن ها نمی‌ شود. بدین ترتیب رزمندگان خود را به نزدیک توپخانه عراق می‌ رسانند.دشمن مشکوک می‌ شود و در محور شمالی شروع به گلوله‌ باران و شلیک منور می‌ کند.5/1 ساعت پس از آغاز حمله، فرماندهان توپخانه دشمن خبر می ‌دهند که مورد حمله قرارگرفته‌اند و توپخانه آنان در حال سقوط است، ولی از فرماندهی جواب داده می‌ شود هیچعلامتی که نشان از عملیات باشد، مشاهده نمی ‌شود. بار دیگر مسئول توپخانه باالتماس از فرماندهان رده بالا می‌ خواهد که نیروی کمکی به محل اعزام دارند، ولیمجدداً مسئولین رده بالا این ادعا را به تمسخر گرفته و آن را ناشی از مصرف بیش ازحد مشروبات الکلی می ‌دانند. در خاتمه به توپخانه گفته می‌ شود در جلوی شما چندگردان زرهی مستقرند و آن ها هیچ گزارشی مبنی بر حمله‌ ایرانی ‌ها نداده‌اند، شماچطور ادعا می ‌کنید که مورد حمله واقع شده‌اید؟ در ساعت یک و پنجاه دقیقه، اولینخاکریزهای دشمن سقوط می ‌کند. هم چنین خمپاره ‌اندازهای دشمن واقع در ارتفاعات کوت‌کابون محاصره شده و به تصرف در می آید. در ساعت 09/2 دقیقه به تمامی یگان‌ ها درحالی که آتش تهیه وجود ندارد و دشمن نیز هم چنان در بی ‌خبری است، دستور سرعت عملداده می ‌شود. ده دقیقه بعد از دستور قرارگاه فرماندهی ایران، دشمن متوجه حملهسرتاسری ایران شده و به تمامی نیروهای خود دستور آماده‌ باش می ‌دهد. در جبههشمالی(قدس) با هجوم برق ‌آسای رزمندگان اسلام، مواضع دشمن سقوط می‌ کند و تانک هایآن ها از مهلکه می ‌گریزند و فرصت مناسبی پیش می ‌آید تا تحکیم مواضع موقتی انجامگیرد.

در جبههجنوبی(فتح) نیز با حمله سریع نیروها، ارتباط یگان ‌های دشمن در منطقه قطع می ‌شودو آن ها با سردرگمی به هر سو پراکنده می‌ شوند تا از آتش رزمندگان اسلام در امانبمانند. در جبهه میانی(فجر) رزمندگان اسلام(سه‌ راه) شلیبیه را محاصره می ‌کنند وپس از نبردی سنگین، مواضع دشمن سقوط کرده و فرصت نفوذ به عمق مواضع دشمن فراهم می ‌آید.در جبهه شمال شرقی منطقه عملیاتی(نصر) عملیات با موفقیت صورت می ‌گیرد و فرماندهانبعثی بدون مقاومت جدی از مهلکه فرار می‌ کنند. بدین ترتیب نیروهای عراقی از هر سومورد هجوم قرار می ‌گیرند و مواضع آن ها یکی پس از دیگری سقوط می‌ کند. عراقی ‌هابرای چندمین بار با توپخانه‌های خود تماس می ‌گیرند تقاضای اجرای آتش می ‌کنند،اما از آتش توپخانه خبری نمی‌ شود. صدای تکبیر رزمندگان اسلام چنان رعبی در دلعراقی ‌ها می ‌افکند که گروه گروه تسلیم می‌ شوند. آرپی‌ جی‌ زن‌ ها و شکارچیانتانک با اقدامات متهورانه خود، حماسه‌ای فراموش نشدنی خلق می ‌کنند.

اولفروردین ماه 1361 در حالی که رزمندگان اسلام برای حمله آماده‌اند و بی ‌صبرانه منتظر شنیدن رمزعملیات هستند، اما از اعلام شروع حمله خبری نمی ‌شود. سلحشوران اسلام هم چنانمنتظر می ‌مانند تا قرارگاه فرماندهی آغاز حمله را اعلام کند. روز دوّم فروردینماه، مقر فرماندهی سپاه و ارتش آماده صدور دستور عملیات می‌ شود. استخاره برادرمحسن رضایی، به قرآن کریم آیه 17 سوره مبارکه فتح را در مقابل دیدگان فرماندهانجنگ می‌گذارد و بدین ترتیب عملیات، فتح‌المبین نام گذاری می ‌شود

آرپی‌ جی ‌زن‌ها خود را در مقابل گلوله مستقیم تانک قرار می ‌دهند و شکار آن ها، منطقه را بهآتش می‌کشند. شلیکبی‌ امان شکارچیان تانک چنان است که امان از دشمن گرفته می ‌شود. تیپ یک لشکر 10زرهی عراق که عامل اصلی جنایت هویزه بود و با انجام پاتک‌ های متعدد، تعداد زیادیاز رزمندگان شجاع اسلام را به شهادت رسانده بود، هدف سنگین ‌ترین حملات بی‌امانرزمندگان قرار می‌ گیرد. این حمله چنان است که مقر تیپ مزبور به جهنمی از آتش مبدلمی ‌شود. به دستور صدام باقی مانده این تیپ راه گریز را در پیش می‌ گیرند و تعدادزیادی هم به اسارت در می‌آیند. نزدیکی صیح، با روشن شدن هوا عراقی ‌ها چشم امید بهحمایت نیروی هوایی می‌ دوزند. رزمندگان اسلام که دست ‌بردار نبوده و هم چنان بهدشمن ضربات سنگینی وارد می ‌کنند و در حالی که جنگنده‌ های عراق با بمباران وسیعتلاش می‌ کنند ظفرمندان اسلام را وادار به عقب‌ نشینی کنند، نیروهای عمل ‌کننده درمحور شمالی و جبهه قدس، پادگان عین خوش و مناطق اطراف را کاملاً به تصرف خود در می‌آورندو پس از آن، دستور تحکیم و تثبیت مواضع صادر می‌ شود. محور شمالی منطقه عین خوش وامام ‌زاده عباس و جاده تدارکاتی دهلران(که در دست دشمن بود) سقوط می‌ کند. درجبهه شمال شرقی تپه‌های علی گره ‌زرد و شاوریه و توپخانه سنگین دشمن و سه راهی وارتفاعات نادری به تصرف در می‌آید. در جبهه میانی(جنوب شرق) نیز خطوط و خاکریزهایدشمن تسخیر می‌ شود و توان رزمی دشمن تا سی درصد منهدم شده و اهداف دیگری هممحاصره می ‌شوند. در جبهه جنوب نیز خطوط مقدم دشمن تسخیر و پس از وارد کردن ضرباتیبه ماشین جنگی دشمن، تا دامنه ارتفاعات رقابیه فتح می ‌شود. در این مرحله مجموعاً650 کیلومتر مربع از خاک میهن اسلامی آزاد و بیش از 6000 نفر اسیر و 10000 نفرکشته و زخمی می ‌شوند و چندین تیپ و گردان زرهی و مکانیزه دشمن نیز منهدم می ‌شودو توپخانه آن ها سالم به غنیمت رزمندگان اسلام در می‌آید.

عملیات فتح‌المبین-مرحله دوم

پس ازپیروزی خیره ‌کننده مرحله اول عملیات و قرار گرفتن نیروهای اسلام در حالت تهاجمی،فرماندهان سپاه و ارتش تصمیم می ‌گیرند مرحله دوم عملیات را با سرعت تمام آغازکنند تا دشمن نتواند به بازسازی یگان ‌های خود بپردازد. با گرم شدن تنور عملیات و پیروزی ‌هایدرخشان، نیروهای داوطلب مردمی، گروه گروه برای شرکت در عملیات به منطقه جنگی اعزاممی ‌شوند. کثرت نیرو یکی از عوامل سرعت بخشیدن به مرحله دوم عملیات می ‌شود. مرحلهدوم عملیات در کمتر از 24 ساعت، شروع می‌ شود و رزمندگان بار دیگر به مواضع دشمنم یورش می ‌برند. این در حالی است که رادیو بغداد مثل همیشه عملیات ایران راشکست خورده اعلام کرده و پس از آن تهدید می‌کند که در صورت ادامه حمله از اسلحه‌های گوناگون و جدید خود بهره خواهد گرفت. در تاریخ 4/1/61 در ساعت یک بامداد و بارمز مبارک یا زهرا(س)» نیروهای اسلام هجوم ‌های ویرانگر خود را آغاز می‌ کنند ودشمن که توان مقابله را در خود نمی بیند، تیپ ‌های جدید را از دیگر مناطق به محلدرگیری اعزام می ‌کند. رزمندگان اسلام از سه محور(تنگه رقابیه، ارتفاعات میش‌ داغو تنگه دلیجان) بر دشمن هجوم می ‌برند. در فاصله دو عملیات دشمن بخشی از نیروهایزرهی خود را از منطقه جنوب به طرف شمال اعزام می ‌کند و موفق می‌ شود امامزادهعباس و دشت عباس را تصرف کند.

رزمندگاناسلام که حدود 8 کیلومتر در خاک دشمن پیشروی می ‌کنند، ولی از دشمن اثری نمی ‌بینند.پس از مدتی اولین میدان مین دشمن به عمق 300 متر دیده می ‌شود و بلافاصله آتشتیربار و دوشکا به سمت رزمندگان شلیک می ‌گردد. نبردی سخت در می‌ گیرد و سرانجامدر نزدیکی صبح دشمن با تحمل شکستی سخت، اقدام به عقب ‌نشینی می ‌کند. در جریانمرحله دوم درگیری، لشکر یک مکانیزه عراق ضربات سختی را متحمل می ‌شود. با روشن شدنهوا، نیروی هوایی دشمن وارد عمل می‌ شود که با پدافند قوی آتشباری ایران، تعدادیهواپیما ساقط می‌ شوند و بقیه با بمباران ‌های بی ‌هدف، آسمان منطقه را ترک کرده واز معرکه می ‌گریزند. دشمن پس از عقب ‌نشینی موقت، بار دیگر در منطقه و ارتفاعاتحساس رقابیه اقدام به پاتک سنگین می ‌کند و با تمام قوا تلاش می ‌کند منطقه را درکنترل بگیرد، که با مقاومت کم ‌نظیر قوای اسلام مواجه می‌ شود. در این نبرد شدیدتعدادی از تانک ‌های دشمن مورد هدف قرار گرفته و در آتش می ‌سوزند و تعداد زیادیاز فریب‌ خوردگان ارتش عراق کشته می ‌شوند و تعدادی هم به اسارت رزمندگان اسلام درمی ‌آیند. بدین ترتیب بار دیگر دشت عباس و رقابیه از چنگ دشمن خارج می‌ شود. آرایشدشمن به هم می ‌خورد. نیروهای عراقی به صورت سرگردان در منطقه پراکنده می‌ شوند وبناچار به جای اول فراخوانده می ‌شوند. در نتیجه، توان رزمی آنان لحظه به لحظه باتهاجم نیروهای ایران از زمین و هوا، تحلیل رفته و نیروها گروه گروه خود را تسلیممی‌ کنند. در پایان مرحله دوم عملیات 65 درصد اهداف از پیش تعیین شده حاصل می ‌شود.

عملیاتفتح‌المبین- مرحله سوم

دو روز پساز پایان مرحله دوم و با اعزام ‌های گسترده نیروهای داوطلب مردمی و هوشیاری وبرنامه‌ریزی موفق فرماندهان سپاه و ارتش، سومین مرحله از عملیات فتح‌المبین درتاریخ 7/1/61(در نیمه شب) آغاز می ‌شود. دشمن در محور عملیاتی شوش بهتر از دیگرمحورها عمل می ‌کند، زیرا در مقابل شوش، رادار و سایت 4 و 5 که نقش مهمی در رهگیریو کنترل منطقه ایفا می ‌کند، وجود دارد و ارتش عراق با تمام توان سعی می ‌کند آنرا نگه دارد. صدام ادعا می ‌کند که اگر ایرانی ‌ها بتوانند سایت 4 و 5 را بگیرند،کلید بصره را به آن ها خواهد داد. برای آزادسازی این اهداف استراتژیک، محور نصر کهدر شمال شرق منطقه عملیاتی عمل می‌ کرد، مأموریت می ‌یابد دشمن را دور زده و درپشت سر آن ها اقدام به عملیات کند و محور مقابل دشمن(جبهه فجر) نیز مأمور می ‌شودکه با تمام قوا دشمن را از سمت مقابل مشغول کند. اولین درگیری بین رزمندگان اسلامو محافظین سایت 5 در ساعت 20/3 آغاز می ‌شود. رزمندگان دیگر محورها که از تأخیربسیار زیاد و درگیری نگران شده بودند، با رمز مبارکیا زهرا(س)» حمله سهمگین خودرا شروع می‌کنند.

نیروهایاسلام با استفاده از توپخانه دشمن که تصرف کرده بودند و سایر آتشبارها، جهنمی ازآتش برای دشمن فراهم می‌ کنند. در ساعت چهار بامداد، سایت 5 و در ساعت شش رادار بهتصرف در می‌آید و پیشروی به سوی سایت 4 ادامه می ‌یابد. با هجوم بی ‌امان، سایت 4نیز در ساعت هفت صبح از چنگ مان عراقی آزاد می ‌شوند. در این لحظات، هر چهارمحور فشار خود را افزایش می ‌دهند و نیروهای وحشت ‌زده عراقی در عملیات گازانبرینیروهای اسلام گرفتار می ‌آیند. با انهدام گسترده نیروهای زرهی دشمن، دود سیاه رنگحاصل از سوختن ادوات زرهی و مهمات دشمن، منطقه فتح‌المبین را فرا می ‌گیرد، به طوریکه دیده بانی مشکل می ‌شود. با حضور نیروهای پیاده ایران در پس مانده‌ نیروهایسرگردان دشمن، فرار و تسلیم به اوج خود می ‌رسد. هوانیروز در این نبرد بی ‌امان باشکار تانک‌ ها و دیگر ادوات زرهی دشمن، کاری می‌ کند فراموش‌ نشدنی با آتش گرفتنتانک‌ ها و انبار مهمات، دشمن رو به هزیمت می ‌گذارد و در دشت وسیع منطقه پراکندهمی ‌شود. با الحاق کامل قوای ایران در نزدیک مرز بین ‌المللی، راه هرگونه فرار برنیروهای عراقی بسته می ‌شود و بدین ترتیب نیروهای آنان دسته‌ دسته اسیر شده وغنائم به دست رزمندگان اسلام می‌ افتد. تنگه رقابیه و عین خوش مملو از اجساد دشمنمی ‌شود. در آخرین مرحله، پس از رسیدن به این دو تنگه، اهداف عملیات به طور صددرصدحاصل و فتح می‌ شود و مهم ترین مواضع پدافندی، در اختیار ایران قرار می ‌گیرد. دراین شرایط که شکست نیروهای عراقی بسیار آشکار بود، رادیو بغداد با شور و هیجاناعلام می‌ کند که نیروهای شجاع عراق هم چنان در حال پیشروی به سوی دزفول و شوشهستند و قوای ایران راه فرار را در پیش گرفته‌اند. با این پیروزی سپاه اسلام، شادیزایدالوصفی مردم و رزمندگان اسلام را در بر می ‌گیرد و مردم در تمام کشور باچراغانی و پخش نقل و شیرینی، پیروزی فتح‌المبین را همراه ایام نوروز جشن می‌گیرند.
قرارگاه لشکر 81 زرهی کرمانشاهبا ارائه طرحی ضمن پدافند از منطقه واگذاری به منظور انهدام نیروهای دشمن و تسهیلعملیات های آینده در منطقه غرب کشور مامور گردید ارتفاعات آهنگران را تصرف و اشغالنماید عملیات مذکور در آخرین روز اسفند ماه سال 1366 ساعت 10 شب آغاز گردید و دریکم فروردین ماه سال 1367 پایان یافت.

نتایجعملیات:

مناطقآزاد شده: جاده دهلران، دشت عباس، عین خوش و مناطق دشت چنانه و زمین ‌های سرخه.مناطق شمال غربی خوزستان به اسامی ابوصلبی خات، علی گره زرد، عین خوش، تینه،برتازه، رقابیه، میش داغ، ارتفاعات 350 شاوریه، بلما، تپه چشمه و جوقینه، ارتفاع 202و کمرسرخ. خارج کردن شهرهایدزفول، شوش، اندیمشک، پایگاه چهارم هوایی، جاده سراسری اندیمشک- اهواز و صدهاروستا از زیر آتش دشمن. دستیابی به چاه‌های نفت ابوغریب در ارتفاعات تینه. تصرف وتأمین 5 پاسگاه مرزی.
تجهیزات منهدم شده دشمن:
فروند هواپیما. 3 فروند هلی‌کوپتر.361 دستگاه تانک و نفربر. صدها دستگاه خودرو نظامی و مقدار قابل توجهی از انواعسلام سبک و سنگین.

غنایم:

150 دستگاه تانک. 170 دستگاه نفربر. 500 دستگاهخودرو. 165 قبضه توپ 2، 130 و 152 میلیمتری. مقدار زیادی سلاح سبک و نیمه سنگین. یکعدد کامل موشک سام 6 به همراه 3 فروند موشک. مقدار قابل توجهی از انواع مهمات.

بازتابعملیات فتح المبین - پیام حضرت امام(ره)

امامخمینی،‌ فرمانده کل قوا، که با اهتمام خاص به حوادث جنگ عنایت دارند، عملیات را ازطریق فرماندهان عالی جنگ تعقیب و هدایت می ‌نمایند. در یکی از شب ‌های عملیاتیپیامی توسط فرمانده کل سپاه، برای زرمندگان مستقر در منطقه عملیاتی فتح‌المبینارسال نموده و برای آنان دعا و آرزوی موفقیت می‌ کنند. رزمندگان اسلام با دریافتپیام امام، جانی دوباره گرفته و با روحیه‌ای عالی به دشمن م حمله می ‌کنند.قلم قاصر است که احساسات خویش را ابراز کنم. رحمت واسعه خداوند بر آن مادران وپدرانی که شما شجاعان نبرد در میدان کارزار و مجاهدان با نفس در شب ‌های نورانی رادر دامن پاکشان تربیت نمودند. مژده باد بر شما جوانان برومند، در تحصیل رضایپروردگار که از بالاترین سنگرهای و معنوی است. شما در دو سنگر وجسمانی، ظاهری و باطنی پیروزید. مبارک باد بر بقیه‌الله(ارواحنا له الفداء) وجودچنین رزمندگان ارزشمند و مجهدان فی سبیل‌الله که آبروی اسلام را حفظ و ملت ایرانرا روسفید و مجاهدان راه خدا را سرافراز نمودید. ملت بزرگ ایران و فرزندان اسلام به شماسلحشوران افتخار می ‌کنند. آفرین بر شما که میهن خود را بر بال فرشتگان نشاندید ودر میان ملل جهان سرافراز نمودید. مبارک باد بر ملت، چنین جوانان رزمنده‌ای و برشما چنین ملت قدردانی که به مجرد فتح و پیروزی توسط رزمندگان به دعا و شادیبرخاستید. اینجانب از دور دست و بازوی قدرتمند شما را که دست خداوند بالای آن است، می ‌بوسم وبه این بوسه افتخار می ‌کنم. یا لیتنی کنت معکم فافوز فوزاً عظیماً.» روح اللهال الخمینی.

 

 

 

 


                                                     

 ناممحسن           نام خانوادگیشاپوری نژاد        نام پدرحسن            تاریخ تولد1340/05/19

تاریخ شهادت1361/01/05                 کد شناسایی14404               شماره پرونده61/16631

زندگی نامه

شاپوری نژاد، محسن/ الف - ش :نوزدهم مرداد 1340، در شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش حسن، بازنشسته ارتشبود و مادرش توران نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته ریاضی درس خواند ودیپلم گرفت. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. پنجم فروردین 1361، در شوش براثر اصابت ترکش شهید شد. مزار او در گار شهدای دارالسلام کاشان واقع است



سلام
ما سمعیم بصیریم و هوشیم ----با شما نامحرمان ما خاموشیم
آری ای بلبل خوشخوان با ما نامحرمید وصدای شمارا فقط محرمان می شنوند وصدای شما برای شهیدان ما آشنایی دارد.
امیدواریم سالی که پیش رو هست برای مسئولین سال خدمت و سال عمل به وظایف وتکالیف باشد و نه سال حرف وت بازی .
امیدواریم آنهایی که نه انقلاب را درک کردند ونه هشت سال دفاع مقدس را درک کردند وامروز بر مساند قدرت تکیه زده اند حداقل راه شهیدان را پیروی کنند نه اینکه راه گم کنند ویا انحرافی ایجاد کنند بلکه راه شهیدان را به انحراف نکشانند ودر کشاکش ت بازی های منحرفین ومانده ها وبریده های از انقلاب وکسانی که در سالهای التهاب وجنگ به دنبال مال اندوزی وقدرت بوده اند به دام دشمن گرفتار نشوند سالی باشد سرشار از خدمت به ملت بزرگی چون ایران ورهبری چون نایب الامام ای
هان ای مسئولین ما تا ابد به آرمانهای شهیدانمان پایبندیم مواظب رفتار وکردارتان باشید.حتی شده یک نفر از ما بماند ما راه خود را پیدا کرده ایم وشهیدان این ستاره های درخشان در شب های ظلمانی راه را به ما نشان خواهند داد.
درود وسلام بر همه آزادگان جهان 
درود سلام بر پدران ومادران شهیدان,ایثارگران وآزادگان
وسلام بر همه کسانی که با مسلم زمان هستند.
یا علی مدد


 

 نامغلامرضا             نام خانوادگیغلام نیاسر        نام پدرولی الله          تاریخ تولد: 1345/02/07

تاریخ شهادت: 1363/12/22         د شناسایی: 1547100شماره پرونده: 63/10056

زندگی نامه

غلام نیاسر، غلامرضا/ الف - ش : هفتم اردیبهشت 1345، در شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش ولی الله، کشاورز بود و مادرش صنعت نام داشت. دانش آموز سوم متوسطه در رشته اقتصاد بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و دوم اسفند 1363، در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش شهید شد. مزار او در گار شهدای دارالسلام کاشان واقع است. برادرش امیرمسعود نیز شهیدشده است.

 


نامغلامرضا      نام خانوادگیرحیمی نیاسر       نام پدرعلی اکبر         تاریخ تولد1343/10/01

تاریخ شهادت1363/01/26                کد شناسایی1327710              شماره پرونده63/6035

زندگی نامه

رحیمی نیاسر، غلامرضا/ الف - ش : یكم دی 1343، در شهر نیاسر از توابع شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش علی اکبر، کشاورز بود و مادرش جواهر نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. جوشکار بود. به عنوان سرباز ژاندارمری در جبهه حضور یافت. بیست و ششم فروردین 1363، در پایگاه یعقوب آباد بانه بر اثر اصابت ترکش به صورت هنگام درگیری با گروه های ضد انقلاب شهید شد. مزار او در گار شهدای محله امام زادگاهش واقع است.


نامحسین                نام خانوادگیمسگری               نام پدرحسن               تاریخ تولد1332/11/08

تاریخ شهادت1367/01/24               کد شناسایی1704636                   شماره پرونده67/331

زندگی نامه

مسگری، حسین/ الف - ش : هشتم بهمن 1332، در شهرستان کاشانچشم به جهان گشود. پدرش حسن، کشاورز بود و مادرش حوریه نام داشت. تا پایان دورهابتدایی درس خواند. کارمند سازمان تربیت بدنی بود. سال1351 ازدواج کرد و صاحب سهپسر و یك دختر شد. بیست و چهارم فروردین 1367، در تهران بر اثر اصابت ترکش شهیدشد. مزار او در گار شهدای نیاسر واقع است.



نامحسین             نام خانوادگیتقی نیاسر             نام پدرعباس            تاریخ تولد1340/01/01

تاریخ شهادت1362/01/22                 کد شناسایی1169605               شماره پرونده62/19207

زندگی نامه

تقی نیاسر، حسین/ الف - ش : یكم فروردین 1340، در شهر نیاسر از توابع شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش عباس، فروشنده بود و مادرش رقیه نام داشت. دانش آموز سوم متوسطه در رشته اقتصاد بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و دوم فروردین 1362، در فکه ایلام بر اثر اصابت ترکش توسط نیروهای عراقی شهید شد. مزار او در گار شهدای دارالسلام کاشان واقع است. 

 


 

ناماحسان               نام خانوادگیتاجری نیاسری               نام پدرعباس         تاریخ تولد1344/12/15  

تاریخ شهادت1362/01/22          کد شناسایی1159844            شماره پرونده62/5261

زندگی نامه

تاجری نیاسری، احسان/ الف - ش : پانزدهم اسفند 1344، درشهر نیاسر از توابع شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش عباس، کارگر بود و مادرشنصرت نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضوریافت. بیست و دوم فروردین 1362، در فکه ایلام توسط نیروهای عراقی شهید شد. تا کنوناثری از پیکرش بدست نیامده است. برادرش علی آقا نیز شهیدشده است.

شهید تاجری وشهید گندمکار در کنار برادران رزمنده نیاسر

 


هنگام می و فصل گل و گشت چمن شد
در بار بهاری تهی از زاغ و زغن شد
از ابر کرم، خطه ری رشک ختن شد
دلتنگ چو من مرغ قفس بهر وطن شد

چه کجرفتاری ای چرخ
چه بد کرداری ای چرخ
سر کین داری ای چرخ
نه دین داری،
نه آیین داری ای چرخ

از خون جوانان وطن لاله دمیده
از ماتم سرو قدشان، سرو خمیده
در سایه گل بلبل از این غصه خزیده
گل نیز چو من در غمشان جامه دریده
چه کجرفتاری ای چرخ،

خوابند وکیلان و خرابند وزیران
بردند به سرقت همه سیم و زر ایران
ما را نگذارند به یک خانه ویران
یارب بستان داد فقیران ز امیران

چه کجرفتاری ای چرخ،
چه بد کرداری ای چرخ
سر کین داری ای چرخ
نه دین داری،
نه آیین داری ای چرخ

از اشک همه روی زمین زیر و زبر کن
مشتی گرت از خاک وطن هست بسر کن
غیرت کن و اندیشه ایام بتر کن
اندر جلو تیر عدو، سینه سپر کن

چه کجرفتاری ای چرخ،
چه بد کرداری ای چرخ
سر کین داری ای چرخ
نه دین داری،
نه آیین داری ای چرخ

از دست عدو ناله من از سر درد است
اندیشه هر آنکس کند از مرگ، نه مرد است
جان بازی عشاق، نه چون بازی نرد است
مردی اگرت هست، کنون وقت نبرد است

چه کجرفتاری ای چرخ،
چه بد کرداری ای چرخ
سر کین داری ای چرخ
نه دین داری،
نه آیین داری ای چرخ

عارف ز ازل، تکیه بر ایام نداده است
جز جام، به کس دست، چو خیام نداده است
دل جز بسر زلف دلارام نداده است
صد زندگی ننگ بیک نام نداده است

شعر از عارف قزوینی



ناماحسان        نام خانوادگیمهرابی نیاسر           نام پدررضا              تاریخ تولد1342/04/01

تاریخ شهادت1362/01/11        کد شناسایی1744498               شماره پرونده62/22048

زندگی نامه

مهرابی نیاسر، احسان/ الف - ش : یكم تیر 1342، در شهر نیاسر از توابع شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش رضا، بازنشسته کارخانه کرک بود و مادرش اشرف السادات نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. یازدهم فروردین 1362، در پاوه بر اثر اصابت ترکش به شکم توسط نیروهای عراقی شهید شد. مزار او در گار شهدای دارالسلام کاشان واقع است.



 

 نامحمیدرضا                  نام خانوادگیعباسی نیاسر           نام پدرمجتبی             تاریخ تولد1343/05/01

تاریخ شهادت1364/01/09          کد شناسایی1498755            شماره پرونده64/106

زندگی نامه

عباسی نیاسر، حمیدرضا/ الف - ش : یكم مرداد 1343، درروستای نیاسر از توابع شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش مجتبی، کشاورز بود و مادرش طاهره خانم نام داشت. تا اول راهنمایی درس خواند. لوله کش بود. به عنوان سرباز ژاندارمری در جبهه حضور یافت. نهم فروردین 1364، در کردستان بر اثر سانحه رانندگی توسط نیروهای عراقی شهید شد. مزار او در گار شهدای منطقه شهید مطهری زادگاهش واقع است.



 

نامسعدالله            نام خانوادگیکرمانی نیاسری            نام پدربخشعلی          تاریخ تولد1332/04/01

تاریخ شهادت1361/02/12             کد شناسایی1617045                         شماره پرونده61/24751

زندگی نامه

کرمانی نیاسری، سعدالله/ الف - ش : یكم تیر 1332، در شهر نیاسر از توابع شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش بخشعلی، کشاورز بود و مادرش شوکت نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. تزئینات ساختمان بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. دوازدهم اردیبهشت 1361، در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش شهید شد. مزار او در گار شهدای زادگاهش واقع است.


نامعلیرضا            نام خانوادگیمحلوجی نیاسر            نام پدرماشاءالله            تاریخ تولد1342/03/01

تاریخ شهادت1361/02/17           کد شناسایی1666708              شماره پرونده61/26759

زندگی نامه

محلوجی نیاسر، علیرضا/ الف - ش : یكم خرداد 1342، در شهر نیاسر از توابع شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش ماشاءالله، کشاورز بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. بنا بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. هفدهم اردیبهشت 1361، در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش به سر و سینه شهید شد. مزار او در گار شهدای دارالسلام کاشان واقع است.

 

 


ناممحمدعلی   نام خانوادگیپاک زادنسب   نام پدرحسین   تاریخ تولد1338/01/

تاریخ شهادت1361/02/16   کد شناسایی1141383  شماره پرونده61/5607

زندگی نامه

پاک زادنسب، محمدعلی/ الف - ش :هجدهم فروردین 1338، در شهر نیاسر از توابع شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرشحسین، کارگر کارخانه مخمل بافی بود و مادرش قدسی نام داشت. تا پایان دوره کاردانیدر رشته تجربی درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. شانزدهماردیبهشت 1361، در فکه ایلام توسط نیروهای عراقی شهید شد. تا کنون اثری از پیکرشبدست نیامده است.


نامامیرمسعود             نام خانوادگیغلام نیاسری            نام پدرولی الله         تاریخ تولد1348/07/01

تاریخ شهادت1367/03/04        کد شناسایی1548987           شماره پرونده67/14293

زندگی نامه

غلام نیاسری، امیرمسعود/ الف - ش : یكم مهر 1348، درشهرستان اهواز چشم به جهان گشود. پدرش ولی الله، فروشنده بود و مادرش صنعت نامداشت. دانش آموز دوم متوسطه بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. چهارم خرداد1367، در آبادان بر اثر اصابت ترکش شهید شد. مزار او در گار شهدای دارالسلامکاشان واقع است. برادرش غلامرضا نیز شهیدشده است. 


در حالی كه اشغال خرمشهر توسط عراق به عنوان آخرین و مهم ترین برگ برنده این كشور برای وادار ساختن ایران به شركت در هر گونه مذاكرات صلح تلقی می شد، آزاد سازی این شهر می توانست سمبل تحمیل اراده ی جمهوری اسلامی بر م و اثبات برتری نظامی اش باشد.

بر همین اساس، با توجه به این كه منطقه عمومی غرب كارون آخرین منطقه مهمی بود كه هم چنان در اشغال عراق قرار داشت، از یك سو فرماندهان نظامی ایران برای انجام عملیات در این منطقه اشتراك نظر داشتند، و از سوی دیگر عراق نیز كه طراحی عملیات آزادسازی خرمشهر را پس از عملیات فتح المبین قطعی و مسجل می پنداشت، با در نظر گرفتن اهمیت این شهر و جایگاه آن در دفاع از بصره، به ضرورت حفظ این منطقه معتقد بود. از این رو، بلافاصله پس از اتمام عملیات فتح المبین، در حالی كه قوای ارتش عراق در منطقه عمومی خرمشهر تقویت می شد، به تمام یگان های تحت امر قرارگاه مركزی كربلا دستور داده شد تا ضمن بازسازی و تجدید قوا، به شناسایی و طراحی عملیات بپردازند.

اهداف عملیات

مهم ترین اهدافی كه در این عملیات دنبال می شد، عبارت بودند از:

انهدام نیروی دشمن، حداقل بیش از دو لشكر.

آزاد سازی حدود 5400 كیلومتر مربع از خاك ایران؛ از جمله شهرهای خرمشهر، هویزه و پادگان حمید.

خارج نمودن شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد از برد توپخانه دشمن.

تامین مرز بین المللی (حدفاصل پاسگاه طلائیه تا شلمچه).

آزادسازی جاده اهواز – خرمشهر و خارج شدن جاده اهواز – آبادان از برد توپخانه دشمن.

منطقه عملیات

منطقه عمومی عملیات بیت المقدس در میان چهار مانع طبیعی محصور است، كه از شمال به رودخانه كرخه كور، از جنوب به رودخانه اروند، از شرق به رودخانه كارون و از غرب به هور الهویزه منتهی می شود. 
منطقه مزبور به جز جاده نسبتا مرتفع اهواز – خرمشهر، فاقد هر گونه عارضه مهم برای پدافند است. همین امر موجب شد تا زمین منطقه – به دلیل مسطح بودن – برای مانور زرهی مناسب، و برای حركت نیروهای پیاده – به دلیل در دید و تیر قرار داشتن – نامناسب باشد. نقاط حساس و استراتژیك منطقه شامل بندر و شهر خرمشهر، پادگان حمید، جفیر، جاده آسفالت اهواز – خرمشهر، شهر هویزه و رودخانه های كارون، كرخه كور و اروند بود.

استعداد دشمن

تا قبل از آغاز عملیات بیت المقدس، استعداد نیروهای دشمن به ترتیب زیر بود:

لشكر 6 زرهی؛ از جنوب رودخانه كرخه تا هویزه.

لشكر 5 مكانیزه؛ از غرب اهواز تا روستای سید عبود.

لشكر 11 پیاده از سید عبود تا خرمشهر – تیپ های 22، 48، 44 مامور حفاظت از خرمشهر بودند.

لشكر 3 زرهی در شمال خرمشهر.

با شروع عملیات نیز یگان های دیگری از ارتش عراق به منطقه اعزام شدند كه در مجموع تمامی یگان هایی كه در منطقه درگیری حضور یافتند، عبارت بودند از:

لشكر 5 مكانیزه؛ شامل: تیپ های 26 و 55 زرهی و تیپ های 15 و 20 مكانیزه.

لشكر 6 زرهی؛ شامل: تیپ های 16 و 30 زرهی و تیپ 25 مكانیزه .

لشكر 3 زرهی؛ شامل: تیپ های 6،12 و 53 زرهی و تیپ 8 مكانیزه .

لشكر 9 زرهی؛ شامل: تیپ های 35 و 43 زرهی و تیپ 14 مكانیزه .

لشكر 10 زرهی؛ شامل: تیپ های 17 زرهی و 24 مكانیزه .

لشكر 11 پیاده؛ شامل: سه تیپ سازمان 44، 48 و 49 پیاده و سه تیپ تحت امر 45 ، 113 و 22 پیاده.

لشكر 12 زرهی؛ شامل: تیپ های 46 مكانیزه و 37 زرهی.

لشكر 7 پیاده؛ شامل: تیپ های 19 و 39 پیاده.

تیپ مستقل 10 زرهی.

تیپ های مستقل 109، 419، 416، 90، 417، 601، 602، 605، 606، 409، 238 و 501 پیاده. 
تیپ های 31، 32 و 33 نیروی مخصوص.

تیپ های 9، 10 و 20 گارد مرزی.

تعداد 30 گروهان كماندو.

تعداد 10 قاطع جیش الشعبی (هر قاطع 450 نفر).

 گردان تانك مستقل سیف سعد.

گردان های شناسایی حطین، صلاح الدین، حنین.

توپخانه دشمن نیز از 530 قبضه توپ در انواع مختلف تشكیل شده بود كه به طور تقریبی عبارت بود از 30 گردان.

طرح عملیات

در طراحی عملیات، تهاجم از طریق عبور از رودخانه كارون و پیشروی به سوی مرز بین المللی و سپس آزادسازی شهر خرمشهر مد نظر قرار گرفته و چنین استدلال می شود كه حمله به جناح دشمن، كه عمدتا به سمت شمال آرایش گرفته بود، عامل موفقیت عملیات است.

هم چنین، شكستن خطوط اولیه دشمن و عبور از رودخانه و گرفتن سرپل در غرب كارون تا جاده آسفالته اهواز – خرمشهر به عنوان اهداف مرحله اول و ادامه پیشروی به سمت مرز و تامین خرمشهر به عنوان اهداف مرحله دوم تعیین شدند.

بر همین اساس، محورهای عملیاتی هر یك از قرارگاه ها به ترتیب زیر مقرر گردید:

محور شمالی؛ قرارگاه قدس (با عبور از رودخانه كرخه(.

محور میانی؛ قرارگاه فتح (با عبور از رودخانه كارون و پیشروی به سمت جاده اهواز – خرمشهر).

محور جنوبی؛ قرارگاه نصر (با عبور از كارون و پیشروی به سمت خرمشهر).

شرح عملیات

سرانجام عملیات بیت المقدس در 30 دقیقه بامداد روز 10 اردیبهشت 1361 با قرائت رمز عملیات بسم الله الرحمن الرحیم . بسم الله القاسم الجبارین، یا علی ابن ابی طالب از سوی فرماندهی آغاز شد.

شهید آیت الله صدوقی و آیت الله مشكینی نیز كه در كنار فرماندهان سپاه و ارتش در قرارگاه كربلا حضور داشتند، هر یك به طور جداگانه، پیام هایی را به وسیله بی سیم خطاب به رزمندگان اسلام قرائت كردند.

عملیات بیت المقدس را به چهار دوره زمانی به شرح زیر می توان تقسیم كرد:

مرحله اول : در محور قرارگاه قدس (شمال كرخه كور) به دلیل هوشیاری دشمن و وجود استحكامات متعدد، پیشروی نیروها به سختی امكان پذیر بود و در این میان تنها تیپ های 43 بیت المقدس و 41 ثارالله موفق شدند از مواضع دشمن عبور كرده و منطقه ای در جنوب رودخانه كرخه كور را به عنوان سرپل تصرف كنند. عدم پوشش جناحین این یگان ها باعث شده بود كه فشار شدید دشمن برآن ها وارد شود.

در محور قرارگاه فتح، یگان های خودی ضمن عبور از رودخانه به سرعت خود را به جاده اهواز – خرمشهر رسانده و به ایجاد استحكامات و جلوگیری از نقل و انتقالات و تحركات دشمن در جاده مذكور پرداختند.

در محور قرارگاه نصر، به دلیل تاخیر در حركت و وجود با تلاق در كنار جاده اهواز – خرمشهر و هم چنین تمركز دشمن در شمال خرمشهر، نیروهای این قرارگاه نتوانستند به اهداف مورد نظر دست یافته و با قرارگاه فتح الحاق كنند.

الحاق كامل قرارگاه نصر با قرارگاه فتح و هم چنین تصرف اهداف مرحله اول قرارگاه قدس در دستور كار عملیات شب دوم قرار گرفت كه با انجام آن تا حدودی اهداف مورد نظر محقق شد، لیكن برخی رخنه ها همچنان باقی بود تا این كه سرانجام پس از 5 روز، جاده اهواز – خرمشهر از كیلومتر 68 تا كیلومتر 103 تثبیت و كلیه رخنه ها ترمیم شد.

مرحله دوم: در این مرحله آزاد سازی خرمشهر از دستور كار عملیات خارج و تصمیم گرفته شد كه قرارگاه های فتح و نصر از جاده اهواز – خرمشهر به سمت مرز پیشروی كنند و قرارگاه قدس نیز ماموریت یافت تا به صورت محدود برای تصرف سرپل در جنوب كرخه كور اقدام نماید و سپس آن را گسترش دهد.

عملیات در این مرحله در ساعت 22:30 روز 16/2/1361 آغاز شد. نیروهای قرارگاه فتح در همان ساعات اولیه به جاده مرزی رسیدند. یگان های قرارگاه نصر نیز با اندكی تاخیر و تحمل فشارهای دشمن، به مرز رسیده و با قرارگاه فتح الحاق كردند.

دشمن با مشاهده جهت پیشروی نیروهای ایران به طرف مرز، لشكر های 5 و 6 خود را به عقب كشاند. به نظر می رسید این عقب نشینی با دو هدف انجام شده باشد: یكی جلوگیری از محاصره و انهدام این لشكرها، و دیگری تقویت هر چه بیشتر خطوط پدافندی بصره و خرمشهر.

در پی این عقب نشینی كه از ساعات اولیه روز /2/1361 آغاز شده بود، نیروهای قرارگاه قدس ضمن تعقیب نیروهای دشمن، تعدادی از آن ها را كه از قافله عقب مانده بودند، به اسارت خود درآوردند و در نتیجه جاده اهواز – خرمشهر (تا انتهای جنوب منطقه ای كه توسط قرارگاه نصر به عنوان سرپل تصرف شده بود) و نیز مناطقی همچون جفیر، پادگان حمید و هویزه آزاد شدند.

مرحله سوم: در این مرحله، قرارگاه نصر ماموریت یافت تا حركت خود را به سمت خرمشهر آغاز نماید. نیروهای عمل كننده كه متشكل از چهار تیپ مستقل سپاه پاسداران و دو تیپ ارتش بودند، در آخرین ساعات روز 19/2/1361 عملیات خود را آغاز كردند؛ اما به دلیل هوشیاری دشمن و تمركز نیرو در خطوط پدافندی اش، نیروهای خودی در انجام ماموریت خود توفیق نیافتند. تكرار این عملیات در روز بعد نیز به شكست انجامید. به همین خاطر تصمیم گرفته شد تا برای انجام عملیات نهایی فرصت بیشتری به یگان ها داده شود. هم چنین مقرر شد دو تیپ المهدی (عج) و امام سجاد (ع) از قرارگاه فجر نیز در حركت بعدی استفاده شود.

مرحله چهارم عملیات از 1 تا 4 خرداد 1361:

سرانجام در ساعت 22:30 اول خرداد 1361 تلاش برای آزادی سازی خرمشهر با رمز بسم الله القاسم الجبارین یا محمد بن عبدالله (ع)» آغاز شد در برابر تك سریع و غافلگیرانه، نیروهای عراقی دچار وحشت وسرگردانی شدید شدند و نتوانستند واكنش مهمی از خود نشان دهند و ارتباط یگان های دشمن با یكدیگر قطع شد. فرار افسران و درجه داران و سربازان عراقی از منطقه خرمشهر گویای از هم پاشیدگی سازمان یگان های دشمن بود.

در روز دوم خرداد نتیجه پیكار بسیار درخشان بود و قرارگاه كربلا به هدف خود كه احاطه كامل خرمشهر بود، رسید. تعداد اسرای عراقی در این روز از 2830 نفر كرد و یگان هایی از دشمن كه در منطقه بین نهر عرایض و شلمچه مستقر بودند، به میزان زیاد منهدم شدند.

به وجود حضور گسترده هواپیماهای عراقی در آسمان منطقه، عقابان تیزپرواز نیروی هوایی ارتش در پشتیبانی از یكان های رزمنده، در صحنه عملیات بیت المقدس حضوری فعال داشتند و با بمباران پل شناور عراقی ها بر روی شط العرب و مناطق تجمع آنان در آن سوی رودخانه، نقش ارزنده ای در آزاد سازی خرمشهر ایفا كردند.

در اواخر روز دوم خرداد، قرارگاه كربلا پس از بررسی آخرین وضعیت، تصمیم گرفت تا نیروها با ورود به شهر، آنرا از لوث وجود نیروهای عراقی پاك گردانند. و در سه بامداد روز سوم خرداد واحدهایی از رزمندگان ایران به آن سوی رودخانه وارد شدند.

از طرف دیگر جمعی از نیروهای عراقی با استفاده از تاریكی شب و قایق اقدام به فرار كردند كه تعدادی از این قایق ها توسط تكاوران نیروی دریایی هدف قرار گرفت و سرنشینان آن ها غرق شدند. 
نیروهای عراقی از ساعت سه و پنجاه دقیقه بامداد تا نیم بعد ازظهر روز سوم خرداد از سمت شلمچه 3 بار اقدام به پاتك كردند و تلاش نمودند تا از طریق جاده شلمچه – خرمشهر حلقه محاصره خرمشهر را بشكنند، اما هر بار با پایداری و مقاومت دلاورانه رزمندگان ایرانی مواجه شدند و با دادن خساراتی عقب نشینی كردند.

در ساعت 11 صبح روز سوم خرداد در حالی كه درگیری شدیدی بین قوای ایرانی و نیروهای عراقی در شمال نهر خین جریان داشت و دشمن در فكر شكستن حلقه محاصره خرمشهر بود، رزمندگان ایرانی از جناح غرب و خیابان كشتارگاه وارد شهر شدند. ناحیه گمرك خرمشهر در كنار اروند اندكی مقاومت كرد كه آن هم به سرعت در هم شكسته شد.

در ساعت 12 قوای ایران از سمت شمال و شرق وارد شهر شدند و نیروهای م بعثی كه 24 ساعت در محاصره كامل قرار داشتند، راهی جز اسارت یا فرار و یا كشته شدن نداشتند. بدین جهت واحدهای عراقی گروه گروه به اسارت رزمندگان اسلام در آمدند.

در ساعت 2 بعد از ظهر، خرمشهر به طور كامل آزاد شد و پرچم پر افتخار جمهوری اسلامی ایران برفراز مسجد جامع» و پل تخریب شده خرمشهر به اهتزاز درآمد.

بدین ترتیب این شهر مقاوم كه پس از 35 روز پایداری و مقاومت در 4 آبان 1359 به اشغال دشمن درآمده بود، پس از 578 روز (19 ماه) اسارت، بار دیگر به آغوش گرم میهن اسلامی بازگشت و پیكره پاك آن از لوث وجود مان تطهیر گردید.

رزمندگان اسلام در اولین اقدام خود پس از آزاد سازی شهر، نماز شكر را در مسجد جامع خرمشهر اقامه كردند. خبر آزاد سازی خرمشهر به سرعت در همه جا طنین افكند و ملت ایران اسلامی را كه مدت ها در آرزوی شنیدن چنین خبر مسرت بخشی بودند، غرق در شادی و سرور كرد. مردم به خیابان ها ریختند و با پخش شیرینی به جشن و شادی پرداختند. در پایان آن روز امت شهید پرور ایران با حضور در مساجد، نماز شكر به جای آورده و با فرا رسیدن شب به یمن پیروزی حق بر باطل بر پشت بام ها ندای الله اكبر سردادند.

نتایج

-- طی عملیات بیت المقدس 5038 كیلومتر مربع از اراضی اشغال شده از جمله شهرهای خرمشهر و هویزه و نیز پادگان حمید و جاده اهواز – خرمشهر آزاد شدند. علاوه بر این شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد از تیررس توپخانه دشمن خارج گردیدند. هم چنین 0 كیلومتر از خط مرزی تامین شد.

-- با فتح خرمشهر، برتری نظامی ایران بر عراق مورد تایید كارشناسان و تحلیل گران نظامی قرار گرفت.

-- فتح خرمشهر موجب انفعال ارتش عراق شد؛ به گونه ای كه نظامیان عراقی تا مدت زیادی نتوانستند از لاك دفاعی خارج شوند.

-- عملیات بیت المقدس موجب شد تا كشورهای عرب منطقه به تقویت مالی و نظامی عراق مبادرت ورزند.

-- طی این عملیات حدود نوزده هزار تن از نیروهای دشمن به اسارت درآمده و بالغ بر شانزده هزار تن كشته و زخمی شدند.

میزان انهدام یگان های دشمن

لشگر 3 زرهی و لشگرهای 11 و 15 پیاده: 80 درصد.

لشگرهای 9 و 10 زرهی: 50 درصد.

لشگر 7 پیاده: 40 درصد.

لشگر 5 مكانیزه و لشگرهای 6 و 12 زرهی: 20 درصد.

تیپ های 9، 10 و 20 گارد مرزی: 100 درصد.

تیپ 109 پیاده: 60 درصد.

تیپ های 601، 602، 416، 419 پیاده: 50 درصد.

تیپ های 31، 32 و 33 نیروهای مخصوص به میزان زیاد.

عملیات بیت المقدس در نگاه رسانه های جهان

نگاهی به اخبار و گزارش های منعكس شده از خبرگزاری ها، شبكه های مختلف تلویزیونی مطبوعات معتبر جهان درباره عملیات بیت المقدس و آزادسازی خرمشهر نشان می دهد با وجود نگاه جانبدارانه و جهت دار در ارسال اخبار و اطلاعات یومیه در این باره جملگی این رسانه ها زبان اعتراف گشوده و با بهت و حیرت به شكست نیروهای عراقی در این عملیات اذعان كرده اند مطلب ذیل كه با تلاش روابط عمومی سازمان حفظ نشر آثار و ارزش های دفاع مقدس سپاه پاسداران تهیه شده نگاهی دارد به اخبار و مواضع رسانه های جهان پس از آزادسازی خرمشهر.

عملیات پیروز بیت المقدس كه منجر به آزادسازی خرمشهر پس از ۵۷۵ روزگردید، ضربه اساسی و تعیین كننده ای بر پیكر دشمن وارد ساخت و تمامی معادلات، و ذهنیت هایی را كه درمورد توانایی و قابلیت های نظامی ایران وجود داشت، تغییر داد. بسیاری از كارشناسان نظامی تحلیل گران رسانه های خارجی، در برابر سرعت عمل و ویژگی های عملیاتی نیروهای ایرانی به هنگام فتح خرمشهر، غافلگیر، مبهوت و شگفت زده شدند.

رادیو دولتی انگلیس كه در شامگاه نهم اردیبهشت ۱۳۶۱ اعلام می كرد: چنانچه ایرانیان درصدد بازپس گرفتن خرمشهر برآیند، سخت ترین» گردو را برای شكستن برگزیده اند.» سرانجام ناچار شد سكوت خود را بكشند و طی گفتاری در روز پنجم خرداد ماه سال ۶۱ یعنی دو روز پس از آزادسازی خرمشهر توسط رزمندگان اسلام حیرت زده اعلام كند: از زمانی كه خبرنگاران غربی از نیروهای عراقی در خرمشهر دیدن كرده و از روحیه خوب آنها گزارش داده اند، بیش از سه یا چهار روز نمی گذرد كه ناگهان همه شهر از دست عراقی ها بیرون كشیده شد.»

در ساعت ۱۰:۵۵ دقیقه بامداد چهارشنبه، چهارم خرداد ۶۱ خبرگزاری های بین المللی، در گزارش هایی كه با عنوان بسیار مهم» از بغداد به سراسر جهان مخابره كرد برای نخستین بار ضمن استناد به بیانیه نظامی بغداد اعلام داشتند كه عراق تلویحا به شكست خود اعتراف كرده است. به نوشته وزیر خارجه وقت جمهوری اسلامی ایران، خبرگزاری رسمی عراق _ آی.ان. ۱ _ طی یك اطلاعیه كوتاه ضمن آن كه از خرمشهر با عنوان» بندر خرمشهر نام برد، اعلام كرد: سخنگوی ارتش عراق اعلام كرده است بندر خرمشهر را ترك كرده و تا مرزهای بین المللی عقب نشینی كرده اند. این خبرگزاری افزود كه عقب نشینی نیروهای عراقی، از روز یكشنبه اول خرداد ۱۳۶۱ آغاز شده است.»

همین اطلاعیه تلكس بین المللی خبرگزاری عراق، عصر روز چهارم خرداد ۱۳۶۱ به صورت دیگری از سوی رادیو صوت الجماهیر بغداد به اطلاع افكار عمومی عراق رسانده شد: یك سخنگوی ارتش عراق اعلام كرده است كه نیروهای پیروزمند قادسیه صدام پس از آن كه تمامی حمله های قوای دشمن منحوس و نژادپرست فارس را در مناطق الخفاجیه (سوسنگرد) و الاهواز (اهواز) با اقتدار كامل دفع كردند. صبح روز ۲۴/۵/۱۹۸۲ (۳/۳/۱۳۶۱) در یك جابه جایی تحسین برانگیز، عقب نشینی تاكتیكی(!) خود را از جبهه معمره (خرمشهر) با موفقیت كامل انجام داده اند.

این دعاوی درست در شرایطی از رادیوی دولتی بغداد پخش می شد كه خبرگزاری آمریكایی» یونایتدپرس در ساعت بیست وچهار و بیست ودو دقیقه همان روز، در گزارش ارسالی خود از بیروت، سربازان عراقی را در حال فرار توصیف كرده و نوشت:» . سربازان در حال فرار عراق، سرگرم گریختن از خرمشهر و مناطق اشغالی هستند . پس از پخش گزارش های مستند و خبری و تصاویر تهیه شده از جبهه خرمشهر توسط رسانه های ایران و خارجی كه در آنها شكست نیروهای عراقی در قالب صفوف هزاران نفره اسرا و انبوه ادوات و تجهیزات منهدم شده یا به غنیمت درآمده دشمن، به گویاترین وجهی به نمایش درآمد، دیگر حتی كشورهای جنوب خلیج فارس نیز كه همواره از صدام حمایت می كردند، اكنون به واهی بودن دعاوی حكام بغداد اذعان داشتند. از طرف دیگر رژیم عراق برای فریب افكار عمومی و سرپوش گذاشتن بر شكست های بیت المقدس، اقدام به اعطای» مدال شجاعت ،» نشان لیاقت و نشان» رافدین به تعدادی از فرماندهان خود كرد. رادیو دولتی صدای امریكا پس از پنج شبانه روز سكوت و امتناع از انعكاس خبر فتح خرمشهر توسط نیروهای ایران، سرانجام در» گزارش ویژه هشتم خرداد ماه سال ۱۳۶۱ خود می گوید:» با وجود مشكلات تداركاتی، ناآرامی های ناشی از انقلاب و كاهش تدریجی قدرت عملیات نیروهای هوایی ایران، ماشین نظامی ایران به گونه ای اعجاب آور عمل كرد.

رومه گاردین چاپ انگلستان درباره سقوط فتح خرمشهر می نویسد: سقوط خرمشهر یعنی سقوط آخرین و مهم ترین افتخار جنگی عراق كه ایرانی ها با بازپس گرفتن آن، این برگ برنده را كه به وسیله آن عراق می كوشید ایران را به پای میز مذاكره بكشاند، از دست بغداد ربودند.»

همچنین وزیر امور خارجه آمریكا الكساندر هیگ» رسما در شورای امور خاورمیانه وزارت خارجه شان می گوید: پیروزی های اخیر ایران در جنگ با عراق برای آمریكا نگران كننده است و منافع غرب خصوصا آمریكا را در منطقه به خطر انداخته است.» 




  نامغلامرضا           نام خانوادگیغفاریان          نام پدراسماعیل          تاریخ تولد1339/01/01

تاریخ شهادت1361/03/02      کد شناسایی1543147         شماره پرونده61/21773

زندگی نامه

غفاریان، غلامرضا/ الف - ش : یكم فروردین 1339، در شهر نیاسر از توابع شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش اسماعیل، کشاورز بود و مادرش نصرت نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. آهنگر بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. دوم خرداد 1361، در ام الرصاص عراق بر اثر اصابت ترکش شهید شد. مزار او در گار شهدای زادگاهش واقع است.

  


ناممهدی     نام خانوادگیمعصومی نیاسر          نام پدرحسین        تاریخ تولد1345/01/01

تاریخ شهادت1365/02/29            کد شناسایی1713348           شماره پرونده65/34980

زندگی نامه

معصومی نیاسر، مهدی/ الف - ش : یكم فروردین 1345، در شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش حسین، لحاف دوز بود و مادرش اکرم نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. دکورساز بود. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و نهم اردیبهشت 1365، در پیرانشهر بر اثر اصابت ترکش توپ توسط نیروهای عراقی شهید شد. مزار او در گار شهدای دارالسلام کاشان واقع است. برادرش مجید نیز شهیدشده است.


نامحسین     نام خانوادگیتخت کش نیاسر      نام پدرعلی اکبر        تاریخ تولد1344/12/15

تاریخ شهادت1366/04/01           کد شناسایی1162411           شماره پرونده66/4250

زندگی نامه

تخت کش نیاسر، حسین/ الف - ش : پانزدهم اسفند 1344، در شهر نیاسر از توابع شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش علی اکبر، کارگر شرکت صنایع راوند بود و مادرش اکرم نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. یكم تیر 1366، در سردشت بر اثر اصابت ترکش به سر و پا توسط نیروهای عراقی شهید شد. مزار او در حسینیه حضرت ابوالفضل ]ع)-نخل بیدکاب زادگاهش واقع است.


ناممندعلی                   نام خانوادگیرضایی نیاسر              نام پدرعلی              تاریخ تولد1342/08/01

تاریخ شهادت1363/03/28             کد شناسایی1341990                شماره پرونده63/6330

زندگی نامه

رضایی نیاسر، مندعلی/ الف - ش : یكم آبان 1342، در شهر نیاسر از توابع شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش علی، کشاورز بود و مادرش ثریاخانم نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. کشاورز بود. از سوی ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و هشتم خرداد 1363، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره شهید شد. مزار او در مزرعه شهید رضایی زادگاهش واقع است.



  : نام محمد    نامخانوادگی حلوایی    نام پدرعلی  تاریخ تولد1342/11/20

تاریخ شهادت1362/04/14    کد شناسایی1245302  شماره پرونده62/8092

زندگی نامه

حلوایی، محمد/ الف - ش : بیستم بهمن 1342، در شهرستانکاشان چشم به جهان گشود. پدرش علی، کارگر کارخانه ریسندگی و بافندگی بود و مادرشجواهر نام داشت. دانش آموز دوم متوسطه در رشته اقتصاد بود. به عنوان بسیجی در جبههحضور یافت. چهاردهم تیر 1362، در بیمارستان توحید سنندج بر اثر اصابت گلوله توسطنیروهای عراقی شهید شد. مزار او در گار شهدای دارالسلام کاشان واقع است.


نامصفرعلی               نام خانوادگیگندمکار           نام پدراسماعیل          تاریخ تولد1345/04/15

تاریخ شهادت1362/05/03         کد شناسایی1649248          شماره پرونده62/21569

زندگی نامه

گندمکار، صفرعلی/ الف - ش : پانزدهم تیر 1345، در شهر نیاسر از توابع شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش اسماعیل، کشاورز بود و مادرش سکینه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. کشاورز بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. سوم مرداد 1362، در جاده چومان مصطفی - حاج عمران بر اثر اصابت ترکش شهید شد. مزار او در گار شهدای محله امام خمینی واقع است.

شهید گندمکار وشهید تاجری




نام:  تقی     نام خانوادگییوسفی       نام پدرعلیمحمد تاریخ تولد13/01/12

تاریخ شهادت1361/04/23  کد شناسایی35527  شماره پرونده61/33296

زندگی نامه

یوسفی کاشی، تقی/ الف - ش : دوازدهم فروردین 13، درشهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش علیمحمد، بیکار بود و مادرش محترم نام داشت.تا چهارم ابتدایی درس خواند. سنگ تراش بود. سال1337 ازدواج کرد و صاحب دو پسر و سهدختر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و سوم تیر 1361، در شلمچه بر اثراصابت ترکش شهید شد. مزار او در گار شهدای دارالسلام کاشان واقع است.

 


ایام عزاداری سرور وسالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) ویاران با وفایش را به عموم دوستداران اهل بیت (س) وخصوصا خانواده های محترم ومعزز شهیدان وایثارگران عرصه های جهاد وشهادت تسلیت وتعزیت عرض می نماییم.
تحریریه وبلاگ شهیدان نیاسر ودفاع مقدس


با سلام به روح بلند بزرگ معمار انقلاب وامام شهیدان سرافراز ایران وسلام برسلاله پاگ رسول الله رهبر معظم وفرزانه انقلاب .گرامی می داریم هفته دفاع مقدس را كه روزهای حماسه و خون را پشت سر نهاده ایم و اینک در سایه مقاومت، پایداری و ستیز بی امان و به یادماندنی قهرمانان شهادت طلب، در ویرانه های به جا مانده از جنگ تحمیلی، مظاهر آبادانی و سازندگی را که ثمره تلاش ملتی مقاوم است، بر می افرازیم و به دنیا می گوییم: ما می مانیم و فرو نمی شکنیم».

بی شک تداوم حیات شرافتمندانه همراه با آزادگی، در جهانی که همواره دستخوش دغدغه ها و اضطراب هاست، ازخود گذشتگی صد چندان می طلبد و امتی که در طول چهارده قرن در برابر تندبادهای بی ترحم روزگار چون کوهی استوار و بشکوه بر جای ایستاده، راز ماندگاری را نیک می فهمد و خوب می داند که چگونه از ارزش های اعتقادی و ملی خود پاسداری کند. ما هرگز فراموش نمی کنیم روزگاری را که مردان پرصلابت با تن پوشی از ایمان و عقیده، جان را در طبق اخلاص نهاده و میدان های مین و انفجار را در نوردیده و هستی خود را تقدیم آسمان کردند.لازم است این هفته را به همه شهیدان وبخصوص شهیدان نیاسر ورزمندگان هشت سال دفاع مقدس شهرمان تبریك واز خداوند متعال آرزوی سربلندی بیشتر بنمایم/

تحریریه وبلاگهای كانون فرهنگی مسجد صادقیه نیاسر

نیاسرامروز(نیاسران)

هیئت حضرت ابوالفضل(ع)نیاسر

شهیدان نیاسر ودفاع مقدس

دلسوختگان حضرت رقیه خاتون(س)نیاسر

كانال تلگرام نیاسرانniasaran@


شروع جنگ تحمیلیعراق علیه ایران

یکی از مهم ترین جنگ های معاصر، جنگ تحمیلیعراق علیه ایران است که در ایران:

 بانام های دفاع مقدس،

 جنگتحمیلی

و جنگ هشت‌ساله

یاد می شود و در جوامع اعراب با نام‌هایقادسیه صدام و جنگ اول خلیج فارس شناخته می‌شود. این جنگ با دستور صدام حسین وحمله نیروهای نظامی عراق در شهریور ۱۳۵۹ به ایران آغاز شد و پس از ۸ سال جنگ،بالاخره با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران در مرداد ماه سال ۱۳۶۷ به پایان رسید.

وقوع پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ ایران‌ در سال۱۳۵۷، در منطقه خاورمیانه، تغییرات اساسی به وجود آورد که مهم ترین آن شروع جنگتحمیلی از سوی رژیم بعث عراق، علیه ایران بود. در آن سال ها که رییس جمهورعراقیعنی صدام حسین، به دنبال توسعه قدرت خود در منطقه بود به فکر براندازی دولت نوپایجمهوری اسلامی ایران برآمد. البته باید خاطرنشان کرد؛ ریشه توسعه طلبی کشورعراق بهدوران حکومت صفویه و پیدایش اختلاف مرزی بین ایران و عراق و ادعای عراق بر حاکمیتخوزستان می رسید.

رژیم سرنگون شده ی عراق در سال های اولیهپیروزی انقلاب اسلامی ایران، به محض مشاهده سقوط رژیم پهلوی و تضعیف موقعیت آمریکادر ایران، فرصت را برای یک حمله نظامی مناسب دید و دست به تحریکات مرزی زد و عنوانکرد که خوزستان جزیی از عراق است.

به دنبال این ادعا، دولت عراق‌ در ۲۶ شهریور۱۳۵۹ با تسلیم‌ یادداشتی‌ رسمی‌ به‌ سفارت‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ در بغداد،اعلام‌ کرد که‌ اعلامیه‌ الجزایر و عهدنامه‌های‌ مربوط‌ به‌ مرز مشترک‌ و حسن‌همجواری‌ و ۳ پروتکل‌ و پیوست‌های‌ آن‌ و دیگر موافقت‌نامه‌ها و یادداشت‌های‌انضمامی‌ به‌ این‌ عهدنامه‌ را یک جا و یک‌ جانبه‌ فسخ‌ کرده‌ است‌. پس از ایناقدام، صدام حسین در مقابل دوربین های تلویزیون عراق، قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را کهدر آن عراق حاکمیت ایران بر خوزستان را به رسمیت شناخته بود را پاره کرد و در ۳۱شهریور همین سال هواپیماهای اشغالگر عراقی شهرهای خرمشهر و آبادان را به رگبارگلوله بستند و بدین ترتیب جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق با به کارگیری توان نظامی و باعبور از مرزهای بین المللی و به خاک سرزمین ایران آغاز شد. رژیم بعث عراق کهفکر می کرد پیروز میدان است به اشغال خرمشهر و و محورهای جنوبی ایران پرداخت، اماپس از گذشت مدت زمان کوتاهی، رزمندگان ایرانی در پی فرمان بنیانگذار کبیر انقلاباسلامی ایران، حضرت امام خمینی (ره)، با تمامقوا به مقابله با اشغالگران پرداختند و توانستند، به ترتیب خرمشهر را در ۳خرداد ۱۳۶۱، محورهای جنوب ایران را در ۲۳ تیر ۱۳۶۱ و منطقه سومار را در تاریخ ۹مهر ۱۳۶۱ آزاد کنند و شهر مندلی» عراق را به تصرف خود گیرند. تصرف خاک مندلی درعراق تنها بخش تصرفی توسط نیروهای ایرانی نبود، بلکه رزمندگان ایرانی در تاریخ ۹آبان ۱۳۶۲، طبق یک برنامه ریزی دقیق نظامی تا نزدیکی بصره پیشروی کردند.

در این جنگ ارتش اشغالگر عراق، نه تنها به طورگسترده از جنگ افزارهای شیمیایی علیه کردهای سرزمین خود استفاده می کردند بلکه ازاین ادوات مرگبار بر مردم و نظامیان ایران نیز استفاده کردند. براساس برخی آمارمنتشره؛ در طول جنگ، ارتش عراق با استفاده از سلاح‌های شیمیایی حدود ۱۰۰ هزار،مرد، زن و کودک را به قتل رساند.

با تمام فراز و نشیب های موجود در تاریخ هشتساله دفاع مقدس، سرانجام قطعنامه ۵۹۸، که هشتمین قطنامه شورای امنیت سازمان ازابتدای علنی رژیم بعثی عراق به سرزمین ایران به شمار می رفت در تاریخ ۲۷ تیر۱۳۶۷ با قبول جمهوری اسلامی ایران به تصویب رسید. قطع نامه های قبلی به علت جهتگیری های ناعادلانه در طول جنگ، از سوی ایران رد می شد ولی این قطعنامه به دلیلداشتن نکات مثبت مورد موافقت جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت.

شورای امنیت در تاریخ ۱۸ آذرماه ۱۳۷۰ ، طیگزارشی که از جانب دبیرکل وقت سازمان ملل متحد دریافت کرده بود، عراق را به عنوانم جنگ معرفی کرد و عراق را موظف به پرداخت غرامت جنگ به ایران نمود.

همچنین؛ بدنبال پذیرش قطع نامه ۵۹۸، مبادلهٔاسیران بین دو کشور نیز از تاریخ ۲۶ مرداد ۱۳۶۹ آغاز شد و جریان تبادل اسیران بیندو کشور حدود ۱۲سالبه طول انجامید. آخرین گروه اسرای جنگی ایرانی و عراقی در تاریخ ۲۶ اسفندماه ۱۳۸۱به طور همزمان مبادله شدند.

بدین ترتیب هشت سال جنگ تحمیلی عراق علیه، باتمام فراز و نشیب های فروانی که داشت با قبول آتش بس از سوی ایران به اتمام رسید،ولی با این حال، با گذشت سال ها، هنوز یاد و خاطرات رشادت ها و فداکاری های ن ومردان این مرز شهید پرور هنوز در خاطره ها باقی مانده و خواهد ماند. به همین منظوربرای گرامی داشت یاد و خاطره هشت سال دفاع مقدس، هفته آغازین جنگ تحمیلی عراق علیهایران یعنی ۳۱ شهریور تا ۷ مهرماه را در تقویم جمهوری اسلامی ایران، هفته دفاعمقدس نامگذاری کرده اند.


 

نامحسین              نام خانوادگیعطارنیاسر    نام پدرمحمد    تاریخ تولد1345/11/06

تاریخ شهادت1364/06/    کد شناسایی1521332    شماره پرونده64/10675

زندگی نامه

عطارنیاسر، حسین/ الف - ش : ششم بهمن 1345، در شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش محمد، کارگرکارخانه ریسندگی بود و مادرش ربابه نام داشت. تا اول راهنمایی درس خواند. خیاط بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. هجدهم شهریور 1364، در اشنویه بر اثر اصابت ترکش توسط نیروهای عراقی شهید شد. مزار او در گار شهدای دارالسلام کاشان واقع است.


سالروز شهادت شهیدان رجایی وباهنر را گرامی می داریم.

اگر ملت ایران هشت سال جنگ تحمیلى را نمی ‏داشت، البته خیلى از ویرانی‌ها را، خیلى از فقدان‌ها را، خیلى از خسارت‌ها  را  نمی ‏داشت؛ اما این اعتماد به نفس را هم نمی ‏داشت؛ این قدرت علمى، نظامى و پیشرفت صنعتى را هم نمی ‏داشت؛  این عزّتى  را هم كه در مقابل چشم جهانیان به دست آورده است، نمی ‏داشت؛ این حالت یأس  و ناامیدى از تسلّط  بر این ملت هم در دل دشمنان بزرگ او به وجود نمی ‏آمد. 

آقا ورهبر عزیزمان امام ای



 

ناممحمد           نام خانوادگیدژآگاه             نام پدرعلی             تاریخ تولد1342/03/01

تاریخ شهادت1362/07/07           کد شناسایی1295259         شماره پرونده62/9680

زندگی نامه

دژآگاه، محمد/ الف - ش : یكم خرداد 1342، در شهر نیاسر از توابع شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش علی، کشاورز بود و مادرش عصمت نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. کارگر کارخانه بود. از سوی ارتش در جبهه حضور یافت. هفتم مهر 1362، در دشت ذهاب بر اثر اصابت ترکش توسط نیروهای عراقی شهید شد. مزار او در گار شهدای مزرعه سورآباد واقع است.



ماجراى شهادت امام حضرت رضـا (ع )

وقـتـى كـه حـضـرت 

 امامرضـا (عـلیـه السـلام ) بـه سـال دویـسـت هـجـرى ، به دعوت ماءمون نـاگـزیـر

از مـدیـنـه بـه خـراسـان آمـد، حـدود سـه سال آخر عمرش را در دستگاه ماءمون (هفتمین خلیفه

عبّاسى گذراند).

حـضرت 

 امامرضا (علیه السلام ) در خلوت ، ماءمون را بسیار موعظه و نصیحت مى كرد و او را از عذاب

خدا مى ترساند و ارتكاب خلاف را از او زشت مى شمرد و ماءمون در ظاهر، گفتار امـام رضـا

(عـلیـه السـلام ) را مـى پـذیـرفـت ولى در بـاطن آن را نمى پسندید و برایش سنگین و دشوار بود.

روزى حضرت 

 امامرضا (علیه السلام ) نزد ماءمون آمد و دید او وضو مى گیرد ولى غلامش آب به دست

او مى ریزد و او را در وضو گرفتن كمك مى كند.

امام رضا (علیه السلام ) به او فرمود:((در پرستش خدا كسى را شریك قرار مده )).

مـاءمـون آن غلام را رد كرد و خودش آب ریخت و وضو گرفت ، ولى این سخن حضرت

 امام رضا (عـلیـه

السلام ) موجب شد كه خشم و كینه ماءمون به آن حضرت زیاد شود (چرا كه ماءمون یـك عـنـصر

متكبّر و خودخواه بود و اینگونه گفتار به دماغش برمى خورد) این از یك سو و از سـوى دیـگـر،

هـرگـاه مـاءمـون در حـضـور حـضـرت 

 امامرضـا (عـلیـه السـلام ) از فـضـل بـن سـهـل و حـسن بن سهل

سخن به میان مى آورد، امام رضا (علیه السـلام ) بـدیـهـاى آن دو را بـه مـاءمـون گـوشزد مى كرد

و ماءمون را از گوش دادن به پیشنهادهاى فضل و حسن ، نهى مى نمود.

فـضـل بن سهل و حسن بن سهل ، موضعگیرى حضرت 

 امامرضا (علیه السلام ) را فهمیدند، از آن پـس

مـكـرّر به گوش ماءمون مى خواندند و او را بر ضدّ امام رضا (علیه السلام ) مى شـورانـدنـد، مـثـلاً

تـوجّه همگانى مردم را به امام رضا (علیه السلام ) به عنوان یك خطر جدّى براى براندازى حكومت

ماءمون قلمداد مى كردند و ماءمون (خودخواه ) را وامى داشتند كه از حضرت

 امام رضا (علیه السلام )

فاصله بگیرد و كار به جایى رسید كه آن دو (سالوس خـائن ) راءى مـاءمـون را نـسبت به حضرت

رضا (علیه السلام ) دگرگون ساختند و او را آنچنان كردند كه تصمیم به كشتن حضرت

 امام رضا (علیه

السلام ) گرفت .

تا روزى امام رضا (علیه السلام ) با ماءمون غذایى خوردند، امام رضا (علیه السلام ) از آن غذا بیمار

شد و ماءمون نیز خود را به بیمارى زد.

جریان شهادت حضرت رضا (علیه السلام ) از زبان عبداللّه بن بشیر

((عـبـداللّه بـن بـشـیـر)) (یـكـى از غلامان ماءمون ) مى گوید: ماءمون به من دستور داد كه

نـاخـنهاى خود را بلند كنم و این كار را براى خودم عادى نمایم و آن را به هیچ كس نگویم مـن ایـن

كـار را انـجـام دادم سـپس ماءمون مرا طلبید، چیزى شبیه تمرهندى به من داد و به من گـفـت :

ایـن را بـا دسـتـهـایـت خـمـیـر كـن و بـه هـمـه دسـتـت بمال و من چنین كردم و سپس  ماءمون

مرا ترك كرد و به عیادت حضرت 

 امامرضا (علیه السلام ) رفت ، پرسید حالت چطور است ؟

امام رضا (علیه السلام ) فرمود:((امید سلامتى دارم )).

مـاءمـون گـفـت : مـن هـم بـحـمـداللّه امـروز حـالم خـوب شـده است ، آیا هیچیك از پرستاران و

خدمتكاران امروز نزد شما آمده اند؟

امـام رضـا (علیه السلام ) فرمود:((نه ، نیامده اند)). ماءمون خشمگین شد و بر سر غلامان فریاد

زد (كه چرا به خدمتگزارى از آن حضرت نپرداخته اید).

عـبداللّه بن بشیر در ادامه سخن مى گوید: سپس ماءمون به من دستور داد و گفت : براى ما انار

بیاور، چند انار آوردم ، گفت هم اكنون با دست خود (كه به زهر تمر هندى آلوده بود) آب این انارها

را با فشار دست بگیر، من چنین كردم ، ماءمون آن آب انار آنچنانى را با دست خـود بـه حـضـرت

 امام

رضـا (عـلیـه السـلام ) (كـه در بـسـتـر بـیـمـارى در حـال بـهـبـودى بـود) خـورانـیـد و همان موجب

مسمومیّت امام رضا (علیه السلام ) شده و سبب شـهـادت آن حضرت گردید، او پس از خوردن آن

آب انار دو روز بیشتر زنده نماند و سپس از دنیا رفت .

جریان شهادت از زبان اباصلت و محمّد بن جهم

((ابـاصـلت هـروى )) مـى گـویـد: وقتى كه ماءمون نزد امام رضا (علیه السلام ) بیرون رفـت ، مـن

بـه حـضـور آن حـضرت رسیدم ، به من فرمود:((یا اَباصَلْتِ! قَدْ فَعَلُوها؛ اى ابـاصـلت ! آنـهـا كار خود را

(یعنى مسموم كردن را) انجام دادند))، و در این هنگام زبان آن حضرت به ذكر توحید و شكر و حمد

خدا، گویا بود.

((محمّد بن جهم )) مى گوید: حضرت رضا (علیه السلام ) انگور را دوست داشت ، مقدارى از

انـگـور را آمـاده كـردنـد و چند روز در جاى حبه هاى انگور، سوزنهاى زهرآلود، وارد كردند وقـتـى كـه

دانـه هـاى انـگـور زهـرآگین شد، آن سوزنها را بیرون آوردند و همان دانه هاى انگور را نزد آن حضرت

گذاردند، آن بزرگوار كه در بستر بیمارى بود، آن انگورها را خورد و سپس به شهادت رسید.

و گـویـنـد مـسـمـوم نـمـودن آن حـضـرت بـسـیـار زیـركـانـه و دقـیـق (بـا كمال پنهانكارى بود تا

كسى نفهمد) انجام گرفت .

ریاكارى ماءمون بعد از شهادت حضرت 

 امامرضا (ع )

پـس از شـهـادت حضرت 

 امامرضا (علیه السلام ) ماءمون یك شبانه روز خبر آن را پوشاند و فـاش

نـكـرد، سـپـس ((مـحمّد بن جعفر)) (عموى حضرت 

 امامرضا (علیه السلام ) ) و جماعتى از دودمـان

ابـوطـالب (عـلیـه السلام ) را كه در خراسان بودند، طلبید و خبر وفات حضرت 

 امامرضـا (عـلیـه السلام

) را به آنان داد و خودش گریه كرد و بسیار بیتابى نمود و اندوه شـدیـد خـود را ابـراز كـرد و سـپـس

جـنازه آن حضرت را به طور صحیح و سالم به آنان نشان داد، آنگاه به آن جنازه رو كرد و گفت :

((بـرادرم ! بـراى مـن طـاقـت فـرسـاسـت كـه تـو را در ایـن حال بنگرم ، من امید آن را داشتم كه

قبل از تو بمیرم ، ولى خواست خدا این بود!)).

سـپـس دسـتـور داد جـسـد آن حـضـرت را غـسـل دادنـد و كـفـن و حـنـوط نـمـودنـد و بـه دنـبـال

جنازه آن حضرت راه افتاد و جنازه را تا همانجا كه هم اكنون محلّ قبر شریف حضرت 

 امامرضـا (عـلیـه

السـلام ) اسـت مـشـایـعـت كـرد و هـمـانـجـا آن را بـه خـاك سـپـرد. آن محل ، خانه ((حمید بن

قحطبه )) (یكى از رجال دربار هارون ) بود كه در قریه اى به نام ((سـنـابـاد)) نـزدیـك ((نـوقـان )) در

سـرزمین ((طوس )) قرار داشت ، و قبر هارون الرّشید (پنجمین خلیفه عبّاسى ) در آنجا بود. مرقد

مطهّر حضرت 

 امامرضا (علیه السلام ) را در جانب قبله قبر هارون ، قرار دادند.

فرزندان حضرت 

 امامرضا (ع )

حـضـرت 

 امامرضـا (علیه السلام ) درگذشت ، ولى فرزندى براى او سراغ نداریم ، جز یك پسر كه همان

امام بعد از اوست ؛ یعنى ((ابوجعفر محمد بن على (علیه السلام ) (امام نهم ) كـه هـنـگـام وفـات

حـضـرت رضـا (عـلیـه السـلام ) هـفـت سال و چند ماه داشت ))



 ناممحمدحسین    نام خانوادگیعبدالهی نیاسر    نام پدرحیدر    تاریخ تولد1347/01/01

تاریخ شهادت1362/08/12     کد شناسایی1506119      شماره پرونده62/16707

زندگی نامه

عبدالهی نیاسر، محمدحسین/ الف - ش : یكم فروردین 1347، در شهر نیاسر از توابع شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش حیدر، کشاورز بود و مادرش رقیه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. آهنگر بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. دوازدهم آبان 1362، در مریوان بر اثر اصابت ترکش به پا توسط نیروهای عراقی شهید شد. مزار او در گار شهدای منطقه شهید مطهری زادگاهش واقع است.



نامحسین       نام خانوادگیحسینیان نیاسری      نام پدرسیف الله         تاریخ تولد1343/01/01

تاریخ شهادت1361/08/11        کد شناسایی1238044           شماره پرونده61/9660

زندگی نامه

حسینیان نیاسری، حسین/ الف - ش : یكم فروردین 1343، درروستای کله از توابع شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش سیف الله، کشاورز بود و مادرش سلطان خانم نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. یازدهم آبان 1361، در عین خوش دهلران بر اثر اصابت ترکش و پاها توسط نیروهای عراقی شهید شد. مزار او در گار شهدای زادگاهش واقع است.


عملیات محرم.

۱۰ آبان ۱۳۶۱، با رمزمقدس یا زینب (س)

مرحله اول :
مرحله نخست این عملیات در ساعت ۲۲:۰۸ روز ۱۰ آبان ۱۳۶۱ آغاز شد و نیروهای ایرانی توانستند در کمتر از نیم ساعت شماری از نیروهای عراقی را به اسارت در آورده و در محور دیگر نیز نیروهای دشمن به استعداد یک تیپ را به محاصره در آورده و بیشتر آنها را اسیر کنند. در طی مرحله اول این عملیات ۵۵۰ کیلومتر مربع از خاک ایران از جمله ارتفاعات مهم منطقه ، پل چم سری ، حوزه نفتی بیات ، نهر عنبر ، شهر میمه ، موسیان آزاد و جاده عین خوش به دهلران ، از زیر دید و تیر رس نیروهای عراقی خارج شد و شهرک طیب عراق نیز تحت اشراف قوای ایرانی قرار گرفت .
مرحله دوم:
مرحله دوم عملیات محرم ، در ساعت ۲:۳۰ بامداد سه شنبه ۱۱ آبان آغاز شد و نیروهای ایرانی محاصره دشمن را کامل کردند. همچنین ۱۵۰ کیلومتر مربع از زمین های اشغال شده آزاد و تعدادی از نیروهای عراقی به اسارت در آمدند .

مرحله سوم:
این مرحله در ساعت ۲۲ روز ۱۵ آبان آغاز شد و هدف آن تصرف همه بلندی های غرب حمرین و جاده ها و مراکز مهم عملیاتی و ایجاد و تامین لازم برای جاده آسفالته چم سری ، شرهانی و زبیدات و جاده شوسه زبیدات – طیب بود. در این مرحله ۳۰۰ کیلومتر مربع از خاک عراق شامل پاسگاه های زبیدات ، شرهانی و ابوغریب و همچنین تاسیسات نفتی حدود ۳۵ حلقه چاه نفت به تصرف نیروهای ایرانی در آمد. این مرحله که مرحله آخر عملیات محرم بود در ساعت ۸ صبح روز ۱۶ آبان ۱۳۶۱ خاتمه یافت.

خلاصه گزارش عملیات :

نام عملیات : محرم
زمان اجرا : ۱۰ /۸/ ۶۱
مدت اجرا : یك هفته
مكان اجرا : محور عین خوش – زبیدات در جبهه جنوبی جنگ
رمز عملیات : یا زینب ( سلام الله علیها )
تلفات دشمن : ۱۰۴۰۰ نفر كشته ، زخمی و اسیر
ارگان های عمل كننده : نیروی زمینی سپاه با پشتیبانیی توپخانه ارتش
اهداف عملیات : آزاد سازی ارتفاعات مرزی حمرین و تصرف جای پا برای تهدید منطقه العماره عراق طی سه مرحله.



سالروز شهادت شهید والامقام

شهید جاویدالاثر احمد موته نیاسری را گرامی می داریم.

با توجه به عدم دسترسی به زندگینامه شهید از عزیزان بزرگواری که می توانند زندگینامه شهید را به آدرس جیمیل ما ارسال نمایند


سالروز شهید والامقام  عباس سلمانیان نیاسری  را گرامی می داریم.


با توجه به عدم دسترسی به زندگینامه شهید از عزیزان بزرگواری که می توانند زندگینامه شهید را به آدرس جیمیل ما ارسال نمایند

 چرا او قائم آل محمد (عج) نامیده شد؟

ابو حمزه ثمالى مى گوید: 

از حضرت امام محمد باقر (علیهالسلام) پرسیدم: اى فرزند رسول خدا! مگر شما ائمه، همه قائم به حق نیستید؟

فرمود: بلى!

عرض كردم: پس چرا فقط امام زمان(علیه السلام) قائم نامیده شده است؟

حضرت فرمود: هنگامى كه جدم حسینبن على (علیه السلام) به شهادت رسید، فرشتگان آسمان به درگاه خداوند متعال نالیدندو گریستند و عرض كردند: پروردگارا! آیا كسى را كه برگزیده ترین خلق تو را به قتلرسانده است به حال خود وا مى گذارى؟

خداوند متعال به آنها وحى فرستاد:آرام گیرید! به عزت و جلالم سوگند! از آنها انتقام خواهد كشید، هر چند بعد از گذشتزمانى باشد.

آنگاه پرده حجاب را كنار زده وفرزندان حسین (علیه السلام) را كه وارثان امامت بودند، به آنها نشان داد. ملائكهاز دیدن این صحنه بسیار مسرور شدند.

یكى از آنها در حال قیام نماز مىخواند. حق تعالى فرمود: به وسیله این قائم از آنها انتقام خواهم گرفت.

 

علل الشرایع، ص 160، باب 129، ح1؛ بحار الانوار، ج 51، ص 28، ح 29

 


 

ناممحمدرضا      نام خانوادگیعصاری نیاسر       نام پدرمحمد       تاریخ تولد1343/11/27

تاریخ شهادت1360/09/09             کد شناسایی1520767            شماره پرونده60/9146

زندگی نامه

عصاری نیاسر، محمدرضا/ الف - ش : بیست و هفتم بهمن 1343، در شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش محمد، کارگر کارخانه مخمل بافی بود و مادرش کبرا نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. خیاط بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. نهم آذر 1360، در بستان بر اثر اصابت ترکش به سر شهید شد. مزار او در گار شهدای دارالسلام کاشان واقع است.



ناماسماعیل    نام خانوادگیحمیدی نیاسر      نام پدراسدالله        تاریخ تولد1341/04/01  

  تاریخ شهادت1359/10/01         کد شناسایی1247315

شماره پرونده59/3589

زندگی نامه

حمیدی نیاسر، اسماعیل/ الف - ش : یكم تیر 1341، در شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش اسدالله، کشاورز بود و مادرش کبرا نام داشت. تا سوم متوسطه در رشته تجربی درس خواند. کارگر کارخانه بود. یكم دی 1359، در جاده اهواز - اندیمشک شهید شد. مزار او در گار شهدای محله امام نیاسر واقع است

منبع:برگرفته از سایت شهدای استان اصفهان

 

 

 


سلام بر شهیدان 

سلام بر غیرتمندان بسیجی كه صفحه زیبای ایران را در یكایك كتابهای آزادگی قلم زدند. وجودتان مایه امنیت ماست.درودتان باد امید است از بسیجی بودنتان پاسداری كنید. هفته بسیج را به یكایك بسیجیان رهروان خمینی كبیر(ره) وامام ای،  محبوب همیشه دلهای آزادگان  تبریك وتهنیت می گوییم.

تحریریه وبلاگهای
 -شهیدان نیاسر و دفاع مقدس
-نیاسر امروز-(نیاسران)
-كانون فرهنگی مسجد صادقیه نیاسر
-هیئت حضرت ابوالفضل(ع) نیاسر(حسینیه نخل بیدكاب)
-دلسوختگان حضرت رقیه خاتون (س) نیاسر
-هیئت شاهزاده حضرت علی اصغر(ع)-نیاسر
-گلاب وعرقجات گیاهی نیاسران
-کانال تلگرام نیاسران



ناممجید       نام خانوادگیمعصومی نیاسر       نام پدرحسین       تاریخ تولد1347/01/01

تاریخ شهادت1365/10/04        کد شناسایی1713251          شماره پرونده65/34974

زندگی نامه

معصومی نیاسر، مجید/ الف - ش : یكم فروردین 1347، در شهر نیاسر از توابع شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش حسین، لحاف دوز بود و مادرش اکرم نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. چهارم دی 1365، در ام الرصاص عراق بر اثر اصابت ترکش شهید شد. مزار او در گار شهدای دارالسلام کاشان واقع است. برادرش مهدی نیز شهیدشده است.



نامعلی آقا     نام خانوادگیتاجر نیاسری  نام پدرعباس  تاریخ تولد1326/01/04

تاریخ شهادت1365/10/04کد شناسایی1159845شماره پرونده65/7835

زندگی نامه

تاجر نیاسری، علی آقا/ الف - ش : چهارم فروردین 1326، در شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش عباس، کشاورز بود و مادرش نصرت نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. قالب ساز و استوار یکم ارتش بود. سال1356 ازدواج کرد و صاحب سه پسر و یك دختر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. چهارم دی 1365، در ام الرصاص عراق بر اثر اصابت ترکش شهید شد. مزار او در گار شهدای دارالسلام کاشان واقع است. برادرش احسان نیز شهیدشده است.


امروز سوم دی‌ماه مصادف با سالروز آغاز عملیات کربلای 4» در دی‌ماه سال 1365 است. براساس راهبرد نظامی ارائه شده از سوی سپاه پاسداران به مسئولان کشور برای نیل به پیروزی در جنگ، می‌بایست در جبهه جنوب، جاده‌های شمالی و جنوبی بصره و نیز در جبهه شمالی، جاده‌های مواصلاتی کرکوک به بغداد قطع و یا تهدید می‌شدند و در نتیجه، صدور نفت عراق به خارج کاملا قطع و سپس حرکت اصلی به سمت بغداد آغاز می‌شد.

 بر همین اساس، محاصره و سپس تصرف شهر بصره به عنوان هدف عملیات اصلی سپاه پاسداران در سال ‌١٣٦٥ مورد توجه قرار گرفت که برای تحقق آن به کارگیری حدود ‌٥٠٠ گردان و آن هم از سه محور ضرورت یافت اما به دلیل مشکلاتی همچون ضعف امکانات نظامی، تنها یک محور به عنوان تنها راه باقی‌مانده جنگ در جبهه جنوب انتخاب شد.

به عبارت دیگر، پس از حذف دو محور احاطه‌ای (هور و فاو) منطقه شلمچه و ابوالخصیب به منظور انجام عملیاتی بزرگ و سرنوشت‌ساز برگزیده شد.

اهداف عملیات:

تصرف شهر بصره و تهدید جاده صفران – بصره

منطقه عملیات:

منطقه عملیاتی ابوالخصیب و شلمچه دارای ارزش‌ها و ویژگی‌های مهم ی و نظامی است و می‌توان آن را مهمترین منطقه عملیاتی در جبهه جنوب دانست. مرکز این منطقه، نخلستان‌های اطراف اروندرود – حد فاصل جزیره بلجانیه تا بصره است– که عرض آن ‌چهار تا پنج‌ کیلومتر و طول آن حدود ‌١٥ کیلومتر است.

زمین منطقه عملیاتی از دو جهت دارای خصوصیات مهمی است:

‌١- وجود نهرها و کانال‌های کشاورزی که عمق مناسبی دارد و از آنها می‌توان برای پدافند استفاده کرد.

2- جناحین منطقه عملیاتی که از شمال به آبگرفتگی شلمچه و کانال ماهی‌گیری و از جنوب به خور زبیر» و زمین‌های باتلاقی اطراف آن منتهی می‌شود و دشمن در آن قدرت پاتک ندارد.

استعداد دشمن:

شمال منطقه عملیاتی در حوزه استحفاظی سپاه سوم و جنوب آن در حوزه استحفاظی سپاه هفتم عراق قرار داشت. لشکر ‌١١ پیاده از سپاه سوم» و لشکر ‌١٥ پیاده از سپاه هفتم» در منطقه حضور داشتند.

در ذیل اسامی کلیه یگان‌هایی که قبل و حین عملیات در منطقه حضور یافتند، آورده شده است:

الف – یگان‌های پیاده:

تیپ‌های ‌١٩، ‌٢٢، ‌١٠٤، ‌١١١، ‌٨٠٢ ، ‌٨٠٥، ‌١٠٧، ‌١٠٢، ‌٧٠٢، ‌٤٢٠، ‌٤٢١، ‌٤٢٩، ‌٤٥، ‌١١٢، ‌٤٧، ‌٢٣، ‌٢٣٨، ‌٤٣٦، ‌٨٠٢، ‌٥٠١، ‌٤٠٢، ‌١١٧ و ‌٢٨

ب– یگان‌های زرهی:

تیپ‌های ‌١٦، ‌٣٠ و یک گردان مستقل

ج – یگان‌های مکانیزه:

تیپ‌های ‌٢٥ و ‌٨

د– گارد ریاست جمهوری:

تیپ‌های ‌٢ و ‌٤ از لشکر١ کماندویی» و تیپ‌های ‌٧ و ‌٨ از لشکر ‌٢ پیاده».

ه – نیروی مخصوص:

تیپ‌های ‌٦٦ و ‌٦٨

و – کماندو:

تیپ‌٤ کماندویی» ستادکل و گردان کماندویی لشکر26»

ز– جیش‌الشعبی

قاطع ‌٥٨ المثنی»

قوای خودی:

هدایت فرماندهی عملیات بر عهده قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیاء (ص)» سپاه پاسداران بود و چهار قرارگاه عملیاتی نیز اجرای آن را بر عهده داشتند.

قرارگاه نجف» هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:

لشکر ‌١٩ فجر، لشکر ‌٥ نصر،لشکر ‌١٧ علی‌ابن‌ابی‌طالب (ع)،لشکر ‌١٥٥ ویژه شهدا،تیپ ‌٢١ امام رضا (ع)،تیپ ‌٥٧ حضرت اباالفضل (ع)،تیپ ‌١٢ حضرت قائم (ع) و ‌٤ گردان توپخانه.

قرارگاه قدس» هدایت نیروهای زیر را بر عهده داشت:

لشکر ‌٢٥ کربلا،لشکر ‌٤١ ثارالله (ع)،لشکر ‌١٠ سیدالشهدا(ع) و ‌چهار گردان توپخانه قرارگاه کربلا.

لشکر ‌٢٧ محمد رسول‌الله(ص)،لشکر ‌١٤ امام حسین)ع)،لشکر8 نجف اشرف و لشکر ‌٣١ عاشورا، تیپ ‌٤٤ قمربنی‌هاشم (ع)،لشکر ‌٣٢ انصار الحسین(ع) و ‌ چهار گردان توپخانه.

قرارگاه نوح هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:

لشکر ‌٧ ولی‌عصر(عج)،تیپ‌٣٣ المهدی (عج)،تیپ‌١٨ الغدیر،ناوتیپ امیرالمومنین (ع) و ٤ گردان و یک آتشبار توپخانه.

هم چنین دو تیپ توپخانه تحت امر قرارگاه مرکزی بودند:

- تیپ ‌٦٣ خاتم‌الانبیاء (ص) با چهار گردان و دو آتشبار

-تیپ ‌١٥ خرداد با ‌٤ گردان و دو آتشبار

ضمناً از مجموع ‌٣٥٢ گردان مورد نیاز، حدود ‌٢٥٠ گردان آماده شد که یگان‌های عمل کننده هر یک بین هفت ٧ تا ‌٢٤ گردان را سازماندهی کرده و در خود جای دادند.

طرح عملیات:

چهار منطقه شلمچه، ابوالخصیب، مقابل ام‌الرصاص و جزیره مینو – به این دلیل که به لحاظ مانور، آتش، عقبه و پشتیبانی به هم وابسته‌اند – برای انجام این عملیات بزرگ انتخاب شد. بر همین اساس، هر یک از چهار منطقه فوق به عنوان خط حد یک قرارگاه عملیاتی تعیین شد:

- قرارگاه نجف: از شمال پنج ضلعی شلمچه تا جزایر بوارین و ام‌الطویله پیشروی در محور شلمچه.

- قرارگاه قدس:انجام حرکت اصلی عملیات با عبور از تنگه ام‌الرصاص – بوارین و پیشروی در محور پتروشیمی و ابوالخصیب.

- قرارگاه کربلا:مقابله با پاتک دشمن از مقابل جزیره‌ام الرصاص، تامین کل منطقه و پیشروی تا جاده دوم و سوم.

- قرارگاه نوح: تامین جناح چپ و پیشروی در مقابل جزیره مینو.

همچنین، یگان‌های تحت امر این قرارگاه‌ها می‌بایست طی 6 مرحله به اهداف نهایی خود – از شمال به تنومه و از جنوب به پشت کانال بصره – برسند.

شرح عملیات:

عملیات می‌بایست در ساعت ‌22:30  مورخ ‌1365/10/3 آغاز می‌شد. به همین خاطر غواص‌های خودی ساعاتی قبل به درون آب رفته و به سمت خط دشمن حرکت کردند. در این میان، نیروهای دشمن که کاملا آماده و هوشیار بودند، ضمن شلیک منور، با تیربار و خمپاره به طرف نیروهای خودی شلیک می‌کردند. در مجموع، عملیات خارج از کنترل و هدایت فرماندهی قرار گرفته بود و قبل از هر دستوری یگان‌ها با توجه به نوع وضعیت و هوشیاری و عکس‌العمل دشمن به محض رسیدن به ساحل، درگیری را آغاز می‌کردند. در این حال، رمز عملیات (یا محمد(ص) حدود ساعت ‌ 22:45 اعلام شد و نیروهای عمل کننده فقط توانستند در جزایر سهیل، قطعه، ام‌الرصاص، ام‌البابی و بلجانیه نفوذ کنند و در بعضی مناطق نیز به صورت موضعی رخنه کنند.

در مقابل، نیروهای دشمن با شلیک پی در پی منور و اجرای چند مورد بمباران کنار نهر عرایض (عقبه برخی از یگان‌ها) و همچنین اجرای آتش مؤثر روی رودخانه اروند، عملا سازمان غواص‌ها و نیز نیروهای موج دوم و سوم را به هم زد به طوری که نیروهای یگان‌های مجاور بعضا پراکنده شده و اغلب نمی‌توانستند روی هدف عمل کنند.

یکی از مناطق حساس عملیات، جزیره‌ ام‌الرصاص و نوک بوارین» بود که به رغم تلاش بسیاری که برای تصرف آن انجام شد، به خاطر هوشیاری دشمن امکان ادامه درگیری از میان رفت.

دشمن با شلیک پرحجم تیربار روی آب،از عبور نیروها از تنگه ام‌الرصاص– بوارین جلوگیری کرد. مضافا بر این که به خاطر حساسیتی که دشمن نسبت به ام‌الرصاص داشت، در پدافند آن از ٩ رده مانع طبیعی و مصنوعی بهره می‌برد،به طوری که هرگاه از هر خط عقب رانده می‌شد، در خط بعدی که نسبت به خط قبلی اشراف و تسلط داشت، مقاومت می‌کرد.

در این حال،با توجه به هوشیاری دشمن،امکان ادامه عملیات میسر نبود، لذا به منظور حفظ قوا و طراحی مجدد عملیات آتی، از ادامه نبرد اجتناب شد.

در این عملیات، ‌٩٨٥ تن از نیروهای خودی شهید و ‌٨٠٧١ تن مجروح شدند.

میزان تلفات و ضایعات وارده بر دشمن به شرح ذیل است:

حدود ‌٨٠٠٠ کشته و زخمی.

حدود ‌٦٠ اسیر.

انهدام حدود ‌٧٠ دستگاه زرهی، مکانیزه و خودرو.

انهدام تعداد زیادی سلاح سبک و نیمه‌سنگین.



آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

quilocaltu Special Design Cheap Chicago Bears Jersey, Extremely Care. Otaku Sekai arinenov Florence's collection Larry's game Maxwell's game Ruby's life امام خامنه ای: یاد و خاطره شهیدان و ارزشهایی که آنان جان خود را در راه آن نثار کردند، نباید هیچگاه به فراموشی سپرده شود و یکی از وظایف مهم مسئو هومیوپاتی و طب سنتی و طب سوزنی و ماساژ درمانی وآرماتراپی وطب های مکمل